پژوهشنامۀ انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی (Sep 2022)
نقد ترجمة کتاب الصوفیه والسوریالیۀ برپایة نظریة گارسس
Abstract
ترجمه، بیش از آنکه «ابزاری» برای برگرداندن دانش و آگاهی از یک زبان به زبان دیگر باشد، «فرایندی» در بازتابدادن مفاهیم فرهنگی و اجتماعی است. برای بهبود چنین بازتابی، میتوان از دیدگاههای نوین ترجمه، زبانشناسی، و گفتمانی بهره برد. یکی از دیدگاههای نوین ترجمه پیشنهادة کارمن گارسس اسپانیایی در سال 1994 و دارای چهار سطح «معنایی ـ لغوی»، «نحوی ـ واژهساختی»، «گفتمانی ـ کارکردی»، و «سبکی ـ عملی» است که بهکمک آنها میتوان «افزایش، مانش (نگهداری)، و کاهش» اطلاعات متن اصلی را در متن ترجمه بررسی کرد. در این نظریه، از راه شمارش ویژگیهای مثبت و منفی ترجمه، «کفایت و مقبولیت» ترجمه نیز ارزیابی میشود. در جستار پیشِرو، به نقد ترجمة حبیبالله عباسی از کتاب الصوفیه و السوریالیۀ ادونیس برپایة این نظریه پرداخته میشود. مترجم بهدلیل پیشگرفتن شیوة «مترادفنویسی» و آوردن پینوشتهای کمابیش زیاد بر حجم متن ترجمه افزوده است، ولی براساس معیارهای مطرحشده نزد گارسس ترجمة او نگهدارندة اطلاعاتِ متن مبدأ است و باوجودی که میتوان بر روش مترجم در برگرداندن اصطلاحها و نوع ترجمة واژهبهواژه خرده گرفت، درمجموع، ترجمة وی دارای درجة کفایت و مقبولیتی است که در نظریة گارسس آمده است.
Keywords