Matn/Pizhūhī-i Adabī (Jun 1998)
Ajam revivalist "new reflection on the ideas and ideals of Ferdowsi
Abstract
شاهنامۀ فردوسی کاری کارستان است. زیرا شاعر فرزانه ایران، به هنگام آفریدن حماسه سترگ خویش، هم بر زبان و تکنیک و فضا و دیگر عناصر هنری مورد نیاز آن وقوفی شایسته و در خور داشته است، هم در جریان های فکری و سیاسی روزگار خود نظارت و تأملی عمیق می نمود، و هم از قدر و مکان بلند سخن، که در آن روزگار دستاویز تملق و تکدی قرار می گرفت. آگاهی حکمیانه یافته بود. و هم... در نتیجه، در همان روزگاری که ستایشگران حقیر و بی مایه سلطان غزنوی درُ دری را در پای خوک و خرس و کفتاری می ریختند، و سخن فروشانی چون انوری- حتی یک قرن پس از فردوسی- شاعری و سخنوری را می مقدارتر از کناسها می یافتند، فردوسی بزرگ با آگاهی شگفتی از شکوه و بلندی سخن، آن را بذر جاودانگی و نامیرائی شاعر، و موجب بالندگی و روییدن دوباره فرهنگ و زبان سرزمین خود می بافت: نمیرم ازین پس که من زنده ام که تخم سخن را پراکنده ام اما آنچه که بیش از همه این عوامل و انگیزه ها، زندگی و سیمای رشک انگیز فردوسی را رنگی محبوب و آرمانی می زند نقش احیاگرانه او، در نخستین سده های آغاز و پیدایش شعر دری است! زیرا که وی نخستین شاعری است که برای خویش رسالتی احیاگرانه می گزیند، و سی سال زندگی خود را در بهای آن می پردازد.