منظر (Dec 2019)

یلدا، منظر مهر؛ نیمروز، زمین در میانۀ آسمان

  • سید امیر منصوری

DOI
https://doi.org/10.22034/manzar.2019.99331
Journal volume & issue
Vol. 11, no. 49
pp. 3 – 3

Abstract

Read online

در ناحیۀ بلوچستان، شهر نیمروز بر نصف‌النهاری واقع‌شده که در باور ایرانیان، مرکز خشکی‌های حدفاصل چین تا غرب اروپا بوده است. از این‌رو نام نیمروز بر آن گذاشتند، بدان معنا که در فاصلۀ طلوع و غروب خورشید در خشکی‌های زمین، این شهر در میانۀ این دو حد واقع می‌شد. در حقیقت نام قسمتی از زمین، براساس مواجهۀ آن با آسمان گذارده شده است. حق آن بود که نصف‌النهار و بعداً ساعت جهان، به جای گرینویچ، این نقطه انتخاب می‌شد تا تقسیمات اعتباری با جهان واقعی نسبتی متناظر می‌یافت. مشابه این ارتباط میان آسمان و زمین در سایر جلوه‌های تمدن ایرانیان نیز می‌توان یافت. در اسامی همچون ماهوش و خوروش، در مکان‌ها مانند نیمروز، باختران و خاوران، در ایام مانند مهر و خرداد و در رویدادها مانند یلدا و نوروز. پیوندهای فضایی میان زمین و آسمان برای ایرانیان آن‌قدر است که نمی‌توان فرهنگ ایران را مستقل از آسمان و عناصر آن شناخت. یلدا، بلندترین شب سال، هنگام تولد مهر است که همراه با خود نعمت و خیر را به بشر ارزانی می‌دهد. خورشید نماد برکت و رشد است که در یلدا متولد می‌شود. نام‌گذاری زمان‌ها و مکان‌ها بر حسب حوادث مرتبط با خورشید، نشان از ارزش‌گذاری و ممتاز کردن برخی ایام نسبت به اوقات دیگر است.گزینش ایام و مکان‌های خاص، منظرهای اختصاصی ایرانی را می‌سازد. «گاه» پسوندی که هم برای زمان و هم برای مکان به‌کار می‌رود، به‌نوعی از یکسان بودن سرشت زمان و مکان در اسطوره‌های ایرانی حکایت می‌کند. در میدان‌گاه و صبحگاه، یکی از مکان و دیگری از زمان حکایت می‌کند. زمان از گردش خورشید و مکان از زمین شناخته می‌شود. قراردادن پسوند «گاه» برای هر دو امر زمین و آسمان، شاید علت وحدت ذاتی میان زمان و مکان، دو عنصر پایۀ شناخت بشر باشد. از این‌رو فرهنگ ایران و رویدادها و اسامی وابسته به زمان و آسمان را می‌توان جلوه‌ای از منظر منحصربه‌فرد ایران شمرد. نقشۀ روی جلد، ترسیم پیشینیان از خشکی‌های قدیم زمین و نصف‌النهار نیمروز است که در اختیار قرار داده شده است.

Keywords