مدیریت و برنامه‌ریزی در نظام‌های آموزشی (Mar 2024)

آموزش عالی و بازار کار: بررسی تطابق برنامه درسی با تحصیلات مورد نیاز مشاغل با میانجی‌گری شایستگی کارآفرینانه

  • محمد حسنی

DOI
https://doi.org/10.48308/mpes.2024.233944.1398
Journal volume & issue
Vol. 17, no. 1
pp. 131 – 154

Abstract

Read online

هدف: نظام آموزش عالی به‌عنوان یکی از دو اهرم اصلی تعلیم و تربیت، مسئولیت تربیت بخش عظیمی از نیروی انسانی متخصص و کارآمد مورد نیاز بازار کار را در سطوح و رشته‌های مختلف برعهده دارد و یکی از مؤلفه‌های مهم برای قضاوت درباره کارآیی داخلی و خارجی نظام‌های آموزش عالی، کیفیت آموزش نیروی انسانی در هماهنگی با نیازها و تغییرات بازار کار است. عدم توجه به این امر، منجر به تربیت دانش‌آموختگانی خواهد شد که بین دانش و مهارت‌های آنان با نیازها و الزامات مشاغل تناسبی وجود ندارد و افزایش روزافزون شمار بیکاران تحصیل‌کرده حاکی از عدم تطابق آموزش‌های ارائه ‌شده در دانشگاه با نیازهای واقعی بازار کار است. از طرفی مؤسسات آموزش عالی دانشجویان را با تمرکز بر مهارت‌های انضباطی، آکادمیک و فنی آموزش می‌دهند، در حالی که اغلب آن‌ها در کنار این شایستگی‌های تخصصی، فاقد مهارت‌های نرم هستند. این شایستگی‌ها و مهارت‌ها از موضوعات مرتبط با کلیه رشته‌ها و مورد نیاز در تمام مشاغل مدرن و مسیرهای حرفه‌ای شغلی هستند و توسعه مهارت‌ها و شایستگی‌های کارآفرینی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا سطوح بالاتر مهارت‌های کارآفرینی، احتمال تحصیل بیش از حد، برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را کاهش می‌دهد و به افراد کمک می‌کند تا مشاغل بهتری به دست آورند، حتی اگر به جای مشاغل خوداشتغالی به دنبال شغلی با دریافت حقوق باشند؛ از این‌رو هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر کیفیت برنامه درسی بر عدم تطابق تحصیلات مورد نیاز مشاغل، با توجه به نقش میانجی شایستگی کارآفرینانه در فارغ‌التحصیلان شاغل بود.مواد و روش‌ها: این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده‌ها و تجزیه و تحلیل آن‌ها، پژوهشی پیمایشی-توصیفی مبتنی بر مدل‌یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش‌آموختگان مقطع کارشناسی دانشگاه ارومیه از سال 1395 تا سال 1400 به تعداد 9335 نفر تشکیل دادند که در حال حاضر اشتغال به کار داشتند. با استناد به فرمول کوکران 411 نفر با روش نمونه‌گیری تصادفی به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های استاندارد عدم تطابق افقی و عمودی چاوادی و همکاران (2022)، کیفیت برنامه درسی محمدشفیع و همکاران (1399) و شایستگی کارآفرینانه جانسو سولو و همکاران (2022) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه‌‌ها براساس نظر خبرگان، بررسی و تأیید شد و به‌منظور بررسی روایی سازه ابزارهای پژوهش، از تحلیل عاملی تأییدی به وسیله نرم‌افزار لیزرل استفاده شد و پایایی ابزارها نیز محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده‌های حاصل از پرسشنامه‌ها و مدل‌سازی معادلات ساختاری از نرم‌افزار لیزرل استفاده شد.بحث و نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاکی از این بود که کیفیت برنامه درسی تاثیر معنادار و منفی بر عدم تطابق تحصیل-شغل (28/4=P< 0/01، t) و تاثیری مستقیم بر شایستگی کارآفرینی داشته (3/36=P< 0/01، t) و بین بین شایستگی کارآفرینی با عدم تطابق تحصیل-شغل نیز رابطه‌ای منفی و معنادار برقرار بود (5/53=P< 0/01،t)؛ شایستگی کارآفرینانه در رابطه بین کیفیت برنامه درسی با عدم تطابق تحصیل-شغل نقشی میانجی داشت (0/06=P< 0/01، ß ). با توجه به نتایج بدست آمده، دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی باید علاوه بر کارکردهای علمی، فرهنگی و اجتماعی، به انتظارات تجاری جامعه توجه نمایند و دانشجویان خود را با برنامه‌های درسی متناسب با نیازهای بازار کار بپرورانند، چرا که این تناسب باعث بهبود قابلیت اشتغال فارغ‌التحصیلان دانشگاهی شده و تا حدودی معضل اشتغال و تولید کشور را با تکیه بر نیروی انسانی متخصص، کارآفرین، ماهر و شایسته جبران می‌نماید. از طرفی توجه به تدوین برنامه درسی مبتنی بر شایستگی‌های کارآفرینانه و تدارک دوره‌های موازی کارآفرین‌پرور و شایستگی گستر قادر است در کنار ارائه مهارت‌های تخصصی، با گسترش مهارت‌های نرم دانش‌آموختگان، جایابی آن‌ها را در مشاغل مرتبط با رشته‌تحصیلی دانشگاهی‌شان تسهیل نماید.

Keywords