Pizhūhish/Nāmah-i Tafsīr va Zabān-i Qurān (Sep 2017)
اثرپذیری حکمتهای نهجالبلاغه از قرآن کریم در انعکاس انواع استعارههای هستیشناختی
Abstract
استعاره یکی از مهمترین صنایع ادبی است که در رویکرد نوین زبانشناسی از ارکان اندیشه قلمداد شده است. در این رویکرد استعاره منحصر در زبان و واژگان نیست بلکه بخش عمدهای از فرایند اندیشه انسان استعاری است؛ از این رو در همه زبانها به کار رفته است و به هر نوع مفهومسازی از یک حوزه براساس حوزهای دیگر گفته میشود. در این جستار این موضوع در زبان قرآن و کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام مورد بررسی قرار گرفته است. گونههای استعارههای مفهومی در رویکرد جدید (وجودی، جهتی و ساختاری) بهوفور در قرآن به کار رفته است در این نوشتار فقط به استعاره وجودی پرداخته شده است. استعارههای وجودی یا هستیشناختی براساس تجربههای ما از اشیاء و اشخاص شکل گرفته و به سه نوع استعاره پدیدهای یا مادی، استعاره ظرف و استعاره شخصیتبخشی تقسیم میشود. برای یافتن اهداف استعاره در آیات قرآن از آراء مفسران بهره گرفته شده است. بررسی استعارههای به کاررفته در کلام حضرت علی علیهالسلام نشان میدهد که این استعارهها برگرفته از استعارههای مفهومی قرآن یا تجلی آن و در بسیاری از موارد تبیین مفاهیم قرآنی است و بیانگر این مطلب است که آن حضرت بالاترین درک از قرآن را داشته و اندیشه و بنیادهای فکری خویش را از قرآن اخذ نموده و گستره استعاره در کلام حضرت، پرتو هدایت قرآنی و بازتاب جهانبینی و فرهنگ قرآن است.