Journal of Agricultural Science and Sustainable Production (May 2015)
اثر تلقیح کودهای زیستی رایج کشور بر رشد و جذب برخی عناصر غذایی لوبیا قرمز (.Phaseolus vulgaris L) در حضور میکروفلور بومی خاک
Abstract
چکیده در سالهای اخیر تولید و استفاده از کودهای زیستی نیتروژنی و فسفاتی در کشور بهدلیل اثرهای زیانبار مصرف کودهای شیمیایی نیتروژنه و فسفره رواج یافته است. بنابراین، مقایسه همزمان کودهای زیستی رایج در کشور با هدف بررسی پاسخ گیاه لوبیا به تلقیح آنها انجام شد. بر همین اساس به منظور بررسی اثرهای چهار کود زیستی نیتروکسین، سوپرنیتروپلاس، بیوسوپرفسفات (هر سه کود محصول شرکت فناوری زیستی مهرآسیا) و فسفاته بارور2 (محصول شرکت زیستفناور سبز) بر وزن تر و خشک هوایی، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک کل و سایر پارامترهای کیفی از جمله غلظت عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم و آهن در گیاه لوبیا (رقم محلی)، آزمایش گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در تابستان سال 1390 انجام شد. تیمارهای مورد استفاده شامل شاهد (بدون تلقیح)، نیتروکسین، سوپرنیتروپلاس، بیوسوپرفسفات و فسفاته بارور2 بود که در چهار تکرار اعمال شد. تلقیح بذور با کودهای زیستی مذکور بر اساس توصیه شرکت سازنده و آبیاری گلدانها نیز بهصورت یک روز در میان تا رطوبت FC 8/0 انجام شد. نتایج نشان داد که تلقیح گیاه لوبیا با کودهای زیستی فوق، بر وزن تر بخش هوایی، وزن تر کل، وزن خشک ریشه، غلظت نیتروژن بخش هوایی، مقدار پتاسیم بخش هوایی، مقدار جذب فسفر ریشه و همچنین غلظت و مقدار آهن ریشه معنیدار بود. کود نیتروکسین باعث افزایش معنیدار غلظت نیتروژن بخش هوایی شد (76/80%) و کود فسفاته بارور2 سهم بیشتری در افزایش بیوماس بخش هوایی گیاه داشت (5/24%). این در حالی بود که تیمار کودهای زیستی نیتروژنی (نیتروکسین و سوپرنیتروپلاس) به لحاظ وزن خشک ریشه، مقدار پتاسیم بخش هوایی و همچنین مقدار جذب فسفر و آهن ریشه تفاوت آماری معنیدار با شاهد نداشتند. بر اساس نتایج به دست آمده، وضعیت کود زیستی نیتروکسین نسبت به بقیه کودهای زیستی از نظر تأمین نیتروژن مورد نیاز گیاه مطلوبتر بود هر چند از نظر غلظت آهن ریشه دارای میانگین پایینتری نسبت به شاهد و سایر کودهای زیستی بود. این در حالی است که بیشترین عملکرد تر در تیمار کود زیستی فسفاته بارور2 به دست آمد.