مجله علوم تربیتی (Dec 2017)

نگاهی تطبیقی به اندیشه افلاطون و ارسطو درباره عادت: چالشی بر سر مفهوم و کاربرد

  • نرگس سجادیه,
  • سمیه سورانی

DOI
https://doi.org/10.22055/edu.2018.24050.2374
Journal volume & issue
Vol. 24, no. 2
pp. 25 – 48

Abstract

Read online

آدمی با امید بستن به تربیت، می‌تواند به فراتر رفتن از محدودیت‌های موجود، رهایی از بندها و فتح قله‌های سعادت، بیندیشد. در این میان، بحث از چندوچون و روش تربیت، در میان اندیشمندان از رونق ویژه‌ای برخوردار بوده است. یکی از روش‌های مطرح در تربیت که مخالفان و موافقان پابرجایی داشته است، روش تربیتی "عادت" است. در آثار افلاطون و ارسطو به عنوان متقدمین عرصه‌ی تربیت، از این روش به‌وضوح سخن رفته است. هدف پژوهش حاضر این است که برخی از ابعاد ناسفته از این روش را روشن نماید و ناگفته‌هایی از آن را در زمینه مفهوم عادت، عرصه‌های به‌کارگیری عادت، ملاحظات سنی و نقش مربی و متربی تبیین کند. روش مورداستفاده در این پژوهش، رویکرد تحلیلی در دو صورت تحلیل زبان فنی-رسمی و تحلیل تطبیقی است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که افلاطون و ارسطو، عادت را به عنوان یک شیوه‌ی تربیتی پذیرفته‌اند اما در مفهوم آن‌ها از عادت تفاوت‌هایی نهفته است. افلاطون، عادت را از افق جنبه‌های اخلاقی و معنوی موردمطالعه قرار می‌دهد و جنبه‌های مثبت و منفی آن را در نظر می‌گیرد. ارسطو، توجیه نسبتاً وسیع‌تری برای عادت از لحاظ فلسفی نموده است و به جنبه‌های عملی آن توجه کرده است. بنابراین، ارسطو برای عادت، جایگاه ویژه با نقش مثبت قائل است درحالی‌که افلاطون، به نقش ایجابی و سلبی آن توجه کرده است و به نتایج عملی عادت اهمیت می‌دهد.

Keywords