پیکره (Dec 2023)

دیرینه‌شناسی تحول صورت و محتوای نقاشی‌تاریخی در گذار از نئوکلاسی‌سیسم به پست‌مدرنیسم

  • محدثه صابر,
  • سمیرا رویان

DOI
https://doi.org/10.22055/pyk.2024.18758
Journal volume & issue
Vol. 12, no. 34
pp. 91 – 106

Abstract

Read online

مقدمه: تصویرگری تاریخ ثبت تصویری واقع‌گرایانة یک رویداد تاریخی نیست، بلکه ابزاری برای بازتعریف یک رویداد تاریخی به‌واسطة رسانة تصویری است. در بازنمایی تصویری تاریخ، هم جزئیاتی که قابلیت بیان کلامی ندارند تصویرسازی می‌شوند و هم نگرش جوامع نسبت ‌به ماهیت رویداد تاریخی نمایان می‌گردد. مطالعۀ آثار ژانر نقاشی‌تاریخی اروپا و آمریکا در‌خلال قرون ۱۸ تا دهۀ اول قرن ۲۱ میلادی نشان‌دهندۀ چندین دورۀ گذار و تحول است. این نقاط عطف را می‌توان در گذار از نئوکلاسی‌سیسم به مدرنیسم و مدرنیسم به پست‌مدرنیسم تشخیص داد. لذا هدف پژوهش حاضر تبیین چگونگی تحول نقاشی تاریخی در گذار از نئوکلاسی­‌سیسم به پست‌­مدرنیسم در نسبت با معرفت دوران است. مسأله این است که تغییر در نگرش جوامع نسبت ‌به مفهوم تاریخ چه تحولی در شیوۀ بازنمایی تصویری تاریخ در ادوار یاد شده ایجاد کرده است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است که به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تاریخی انجام شده است و روش گردآوری اطلاعات اسنادی است. بر این اساس، مصداق­‌ها از جامعه آماری مشخص که بر مبنای تعریف نقاشی تاریخی در بازه زمانی مذکور محدود گردیده‌­اند به روش انتخابی و بر مبنای معرف بودن در معیارهای مورد نظر گزینش شدند و با رویکرد دیرینه‌­شناسی مورد تحلیل قرارگرفتند. دیرینه‌شناسی تصویر یک روش تحلیل تاریخی با تأکید بر «نقاط گسست» به‌جای «پیوستگی» و «تکرار» است.یافته‌ها: تحلیل‌ها نشان دادند که اسلوب و محتوای نقاشی‌تاریخی در گذار از نئوکلاسی‌سیم به مدرنیسم و مدرنیسم به پست‌مدرنیسم متحول شده است؛ به‌گونه‌ای که تصویرگری مضامین اسطوره‌ای و تاریخی مربوط‌ به گذشتۀ دور در نقاشی‌های اواخر قرن 18 میلادی جای خود را به تصویرگری رخدادهای معاصر دادند. در مدرنیسم هنری، سبک‌های تصویرگری تاریخ و در پست‌مدرنیسم موضوع و مخاطبان این ژانر تغییرات اساسی داشتند؛ همچنین کارکرد نقاشی‌تاریخی از اسطوره‌سازی و بزرگ‌نمایی یک رویداد تاریخی به عادی‌سازی و حتی به‌چالش کشیدن آن تغییر یافت.نتیجه‌گیری: تصویر گری تاریخ رابطه مستقیم با مفهوم تاریخ در ادوار مختلف داشته است. از آنجا که تا پیش از عصر روشنگری تاریخ یک چرخه تکرار شونده پنداشته می­‌شد، در نقاشی تاریخی نیز ایده آل سازی و اسطوره سازی گذشته مشاهده می‌­شود. در آستانه مدرنیته تاریخ سیر حرکت رویدادها به سمت نتیجه مشخص پنداشته می‌­شد، ولی با فروپاشی انگاره پیشرفت روایت­‌های تاریخی متکثر و موضعی اهمیت یافتند. همین رویکرد در سبک و موضوع نقاشی تاریخی این ادوار بازتاب یافته است.

Keywords