مجله زبان و ادبیات عربی (Nov 2021)
بازآفرینی ضدقهرمان یهودا در شعر عبدالعزیز مقالح
Abstract
ضدقهرمان یا «آناتاگونیست» -که در زبان عربی برابرنهاده آن «اللابطل» است- در شمار شخصیتهای طردشده تاریخ هست که به علت نوعی رفتار ناهنجار در مقابل قهرمانهای اسطورهای در ضدونقیضهای دراماتیکی قرارگرفته است. شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه معاصر و القای دغدغههای شخصی و جمعی به مخاطب، در کنار هم ذات پنداری باشخصیت قهرمانان، به فراخوانی ضدقهرمانها نیز پرداختهاند که القاگر عملی نشدن ایدهها و آرمانهای مردمی، احساس نارضایتی و ناامیدی، بیکفایتی حاکمان عرب، خیانتها و... است. در میان ضدقهرمانها، شخصیت یهودای اسخریوطی که در تاریخ، سمبل خیانت و دورویی است، کهنالگو و بازتابدهنده بیثباتی و بیکفایتی حاکمان عرب در اداره جامعه به شمار میآید. عبدالعزیز مقالح (1937) شاعر معاصر یمن، ازجمله شاعرانی است که در بستر شعر خود برای انتقال تجربههای شخصی و غیرشخصی، از این چهره مطرود دینی بهره برده است و به کمک آن کوشیده ادیبانه مخاطب خود را نسبت به زمانه ناهمساز و ناهمگون آگاه سازد. ازاینرو پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد تحلیلی و به شیوه توصیفی تحلیلی بهنقد و تحلیل دو سروده «عصر یهوذا» و «یهوذا» شاعر بپردازد و از علل فراخوانی و کاربست آن ضدقهرمان در متن شعری پرده بردارد؛ با این ایده که اگر شعر وی از این زاویه مورد کنکاش قرار نگیرد، چهره حقیقی شعرش در سایهروشن ابهام باقی خواهد ماند. چنین استنباط میشود که شخصیت یهودا، معادلی از دشمن سیاسی است که حکمرانی دنیای معاصر را به دست گرفته و مقالح کوشیده از رهگذر سرایش آن متن، مخاطب خود را متوجه سیطره خیانت و دورویی در دنیای معاصر بنماید.
Keywords