سیاست علم و فناوری (Jun 2013)
تسهیلگری اسلام در جهت تحقق اقتصاد دانشبنیان؛ نگرشی جدید به بستر نهادی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
Abstract
برساختهای به نام اقتصاد دانشبنیان در دهههای اخیر در بین دولتمردان، کنشگران اقتصادی و دانشگاهیانِ علاقهمند به مباحث توسعه اقبال فروانی را به خود معطوف کردهاست و صرفنظر از برخی چالشهای نظری، ریشه در درکی عمیق از اهمیت دانش در خلق ارزش اقتصادی دارد. این مقاله بر آن است تا با نگاهی نهادگرایانه به اقتصاد، به کندوکاو ظرفیتهای دین مبین اسلام در جهت کارکردهای اساسیِ اقتصاد دانشبنیان (به خصوص در عرصه نهادهای غیر رسمی و فرهنگی) بپردازد. رویکرد این نوشتار، تطبیقی، تحلیلی و بدیههگرایی است. در نهایت روشن گردید که اقتصاد اسلامی یک اقتصاد دوستدارِ دانش است و در این راستا تشویقها و تجویزهای فراوانی دارد و به خصوص دریچههای گریزی از تنگناهایِ فرهنگی که مدیریت دانش و اقتصاد دانشبنیان با آن روبهروست ارائه میدهد. خوشبختانه با اتکا به ظرفیتهای اسلام، میتوان یک گام به پیش برداشت و ادعا کرد که بسط روحیه پرسشگری، تفکر و نقّادی توسط اسلام میتواند در حرکت از جامعهی اطلاعات بنیاد به جامعه دانشبنیاد (در معنای دقیقِ کلمه) که میتوان آن را حکمتبنیان نیز نامید مفید است. لذا همانقدر که پرداختن به بانکداری بدون ربا و امثال ذلک در نیل به اقتصاد اسلامی (به عنوان یک فناوری نرم) مهم است، به همان اندازه نیز استفاده از ظرفیتهای نهادی اسلام در دانشپایگی اقتصاد اهمیت دارد و می-تواند در دنیای واقعی ارزش آفرین باشد.