روش شناسی علوم انسانی (Dec 2024)

موانع نظریه‌پردازی اعضای هیئت علمی در ایران

  • مهدی علی زاده,
  • مسعود شریعتی

DOI
https://doi.org/10.30471/mssh.2025.10661.2604
Journal volume & issue
Vol. 30, no. 121
pp. 103 – 122

Abstract

Read online

مقدمه و هدف: رشد و پیشرفت هر جامعه‌ای در همه زمینه‌ها اعم از علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی همبستگی و رابطه بسیار قوی با رشد و پیشرفت دانشگاه‌ها دارد و دانشگاه‌ها به‌عنوان مراکز علمی نقشی مهم و کلیدی در تولید و توسعه نظریه‌های علمی را دارند. با وجود توصیه و سیاست‌گذاری در زمینه پیشرفت نظریه‌پردازی در کشور، به نظر می‌رسد هنوز این پدیده آن‌گونه‌که باید رشد نکرده است و همچنان دانشگاه‌های ایرانی در این زمینه ضعیف بوده‌اند که نشان می‌دهد با مسائل و مشکلاتی مواجه هستند. بی‌تردید تا زمانی که دیدی کامل و جامع از گستره این مسائل و مشکلات وجود نداشته باشد نمی‌توان درباره آنها چاره‌اندیشی کرد و در راستای برطرف کردن آنها و سرانجام افزایش ظرفیت نظریه‌پردازی برآمد.در راستای تربیت نسل آینده کشور ساخت نظریه‌های علوم‌اجتماعی و انسانی امری حیاتی است که متأسفانه در چند دهه اخیر نظریه شاخص و اثرگذاری در سطح کشور تولید نشده است که به این امر بپردازد. نبود آثار نظری جریان‌ساز و مرتبط با ارزش‌های اصیل انقلاب اسلامی باعث اعوجاج در عمل می‌شود. عدم‌توجه جدی و اهتمام‌ورزی به نظریه‌پردازی بومی و ملی در سطح دانشگاه و مراکز پژوهشی، باعث سستی تحلیل‌ها و اتخاذ تصمیم‌ها و خط‌مشی نادرست در سطح سازمان و طراحی برنامه‌های ضعیف و غیراثربخش در سطح عملیات می‌شود که پیامدهای آن، آنارشیسم در عمل وبی‌قوارگی در نظر خواهد شد و این ضعف و نقص مهم در عرصه فعالیت‌های و مأموریت‌های اجتماعی باعث بی‌اعتمادی شهروندان به کارآمدی سازمان خواهد شد. هدف این پژوهش شناسایی موانع نظریه‌پردازی اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌های کشور است.روش تحقیق: این تحقیق ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت در ذیل شیوه‌های ترکیبی (آمیخته) گنجانده می‌شود. استراتژی پژوهش اکتشافی متوالی است. در این طرح پژوهشی، ابتدا داده‌های کیفی و سپس داده‌های کمّی گردآوری و تحلیل می‌شود. بنابراین، ابتدا پدیده موشکافی‌شده و سپس برای تعیین روابط داده‌های کیفی از داده‌های کمّی استفاده می‌شود و همچنین، داده‌های کیفی، داده‌های کمّی را می‌سازند. بدین‌منظور در وهله نخست، از ابزار مصاحبه جهت احصای نظرات خبرگان در مورد موانع نظریه‌پردازی استفاده شده است. مشارکت‌کنندگان تحقیق، اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌های دولتی در رشته‌های علوم انسانی بوده که به روش نمونه‌گیری غیرتصادفی - هدفمند و قضاوتی انتخاب شدند و فرایند تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در مرحله بعد، براساس کدهای احصاشده، پرسش‌نامه‌ موانع نظریه‌پردازی در دانشگاه از مصاحبه‌ها کیفی تنظیم شده و با روش کمّی «توصیفی - پیمایشی» استخراج و سپس با توجه به فرمول کوکران به روش تصادفی خوشه‌ای بین 385 نفر از اعضای هیئت‌علمی دانشگاه توزیع شده تا نظرشان را درخصوص میزان اهمیت هر یک از گویه‌ها مشخص شود.در بخش کیفی از روش تحلیل مضمونی جهت احصای کدها و در بخش کمّی از روش فریدمن جهت رتبه‌بندی گویا استفاده شده است. همچنین، در راستای اعتباریابی تحقیق از روش‌های زاویه‌بندی (بررسی نظریه‌ها، دیدگاه‌ها و مشارکت‌کنندگان مختلف در پژوهش)، دریافت بازخورد از مشارکت‌کنندگان تحقیق و ارائه شرح مفصل از پدیده مورد مطالعه به مشارکت‌کنندگان استفاده شده است.یافته‌ها: به‌طورکلی، در بخش کیفی پس از انجام 15 مصاحبه و تحلیل مصاحبه‌های انجام‌شده، 218 کد پایه، 45 کد سازمان‌دهنده و 4 کد فراگیر احصا شد. کدهای فراگیر عبارت‌اند از: شایستگی‌های فردی نظریه‌پرداز (ضعف بنیه علمی و تئوریک و بروز نبودن دانش تخصصی، پیگیر نبودن مباحث علمی مرتبط با رشته تخصصی و عدم‌حضور در محافل علمی و تخصصی مرتبط، نداشتن مهارت نقد علمی نظریه‌ها، نداشتن جسارت علمی، ذهن سطحی و تک‌بعدی و غیرخلاق استادان، نداشتن دغدغه ذهنی و علمی مشخص و فقدان مسئله سازمانی و دانشی در طول زندگی علمی و آموزشی، نداشتن اعتمادبه‌نفس و خودکم‌بینی در بین استادان، منفعت‌طلبی و خودخواهی و نداشتن اخلاق حرفه‌ای)، فرهنگ‌سازمانی (نبود فضای نقد و گفتگو در سطح دانشگاه، حاکمیت فرهنگ دستوری و سلسله‌مراتبی در سازمان، نبود فرهنگ آزاداندیشی و گفتگو در بین استادان به‌دلیل جایگاه‌های سازمانی، غلبه نگاه بوروکراتیک بر ساحت علم، غلبه ارزش‌های سلسه‌مراتبی و اطاعت‌پذیری بر جسارت و ریسک‌پذیری در سطح اعضای هیئت‌علمی) ، مدیریت و رهبری دانشگاه (نداشتن برنامه و طرح صحیح برای رهبری سرمایه انسانی و علمی و نخبگانی دانشگاه، نداشتن نظام انگیزشی صحیح برای ترغیب استادان به نظریه‌پردازی، نداشتن طرح علمی و جامع‌ و بلندمدت برای حوزه‌های نظری و پژوهشی دانشگاه، درگیر نکردن و عدم‌مشارکت استادان به مسئله واقعی و عینی) و نظام‌ها و فرایندهای دانشی (نداشتن سازوکار اجرایی برای توسعه و تعمیق نظریه‌پردازی در دانشگاه، ضعف تعامل و ارتباط با دانشگاه‌ها و مؤسسات علمی کشوری و بین‌المللی، نداشتن ساختار هوشمند برای تبدیل تجربه‌ها سازمانی به نظریه‌های علمی، نبود مراکز پژوهشی و اندیشکده‌ها فعال و موضوع‌محور).بحث و نتیجه‌گیری: نظریه‌پردازی از مسیری عبور می‌کند که این مسیر، مسیر سختی است؛ ازاین‌رو در بهترین حالت افرادی که در قله‌های دانش بوده‌اند توانسته‌اند گزاره نظری تولید کنند و شاید در برخی موارد به آن نزدیک شده‌اند. شایستگی‌ها و ظرفیت‌های افراد به آنها این امکان را می‌دهد تا با اعتمادبه‌نفس و انگیزه و پشتکار و نشاط جسمی و روانی فهم و تحلیل دقیقی و صحیح و همه‌جانبه‌ای از پدیده یا مسئله داشته باشد. خلق یک نظریه محصول بررسی، مطالعه و تفکر عمیق و غنی در مورد پدیده مورد مطالعه و مفهوم‌سازی آن است. یک نظریه‌پرداز در کنار شایستگی‌های فردی مستلزم داشتن شرایط و بستر مناسب و ترغیب‌کننده جهت تحقیق و مطالعه است. یافته‌های این تحقیق نشان داد در راستای ترغیب نظریه‌پردازی در دانشگاه‌ها ‌باید به چهار بعد شایستگی‌های فردی نظریه‌پرداز، فرهنگ سازمانی، مدیریت و رهبری دانشگاه و نظام‌ها و فرایندهای دانشی توجه جدی شود.در بعد شایستگی‌های فردی یک نظریه‌پرداز مستلزم تقویت دو محور روانی و شخصیتی (اعتمادبه‌نفس، کار تیمی و خلاقیت و تحلیل‌گری) و محور رفتاری (بروز کردن دانش، مشارکت در محافل علمی و ایجاد فضای نقد و بررسی) می‌باشد. در بعد فرهنگ سازمانی باید در دانشگاه‌های کشور ارزش‌های محوری «دموکراسی، گفتمان باز و آزاد، ریسک‌پذیری، انتقاد کردن و خلاقیت و نوآوری» در اولویت قرار گیرد. در بعد مدیریت و رهبری باید مسئولین دانشگاه از ابزارهای مدیریتی خود در راستای «ترغیب و انگیزش استادان، حمایت و پشتیبانی، پژوهش‌محوری و خلق دانش بومی در کشور» استفاده کنند و در نهایت نظام‌ها و فرایندهای دانشی کشور باید به‌سمت هوشمندسازی، چابک‌سازی، یکپارچه‌سازی دانش و هم‌افزایی حرکت کنند.تقدیر و تشکر: محققان بر خود لازم می‌دانند تا از تمامی استادانی که آنها را در انجام این پژوهش یاری کرده‌اند، کمال تقدیر و تشکر را داشته باشند.تعارض منافع: در این پژوهش هیچ‌گونه تعارض منافعی وجود ندارد.

Keywords