مجله علوم تربیتی (Jun 2020)
احیای تعلیم و تربیت برای رهایی بخشی انسان با نظر به دیدگاههای هورکهایمر و آدورنو
Abstract
در دنیای امروز تعلیم و تربیت در تحقق اهداف و نیز تعارض میان اهداف علمی و اخلاقی با چالشهایی روبرو است. رویکرد انتقادی با تمرکز بر وجود انسان و کنشگری وی، میتواند نظام تربیت را در بازگشت به اهداف جامع خویش یاری رساند. نوشتار حاضر با تحلیل ابعاد رویکرد انتقادی، به ردیابی دلالتهای آن در تربیت میپردازد. در گام نخست به منظور بررسی چرخشهای اساسی در رویکرد انتقادی از روش تحلیل زبانی استفاده شده است و در گام دوم به منظور استنتاج دلالتهای تربیتی منتج از این چرخشها روش استنتاجی به کار گرفته شده است. رویکردانتقادی نسبت به رویکردهای فلسفی پیش از خود، قائل به چرخش-هایی است از این قرار: چرخش از تقدیرگرایی به کنشگری انسانی، چرخش از خرد ابزاری به خرد انتقادی، چرخش از یکسانسازی به تفاوتها و چرخش از نظریهپردازی به پیوند نظر و عمل. این چرخشها در عرصه تربیت، موجد تحولاتی خواهند شد. از جمله میتوان به این تحولات اشاره کرد: بررسی اهداف نظام تربیت و نسبت آنها با وضعیت موجود، حساسیت نسبت به ایدئولوژیهای ناظر بر سلطه، توجه به ابعاد اخلاقی دانشهای فناورانه، تلاش برای ایجاد بسترهای کنشگری واقعگرایانه دانش-آموزان، توجه به لایهمندی هویت و تنوع هویتهای فرهنگی/قومی. این چرخشها را میتوان در سه سطح فلسفی، سیاستگذاری و روابط کلاسی-مدرسه ای دستهبندی کرد. نظام تربیت در وضعیت فعلی در تحقق چرخش ها با چالشهایی مواجه است که تنوع بخشی به مدارس و مراجع راهبری، تقویت نهادهای علمی خارج از نهاد تربیت و تقویت اصلاحات خرد مدرسه ای –کلاسی میتواند راههای برون رفت از آنها تلقی شود.
Keywords