فقه و حقوق خانواده (Aug 2024)
مطالعة تطبیقی نقش مصلحت کودک در انحلال فرزندخواندگی در نظام حقوقی ایران و انگلستان
Abstract
در هر جامعهای کودکان به حمایت نیاز دارند، بهویژه اگر بیسرپرست یا بدسرپرست باشند. یکی از نهادهای حمایتی، فرزندخواندگی است که به واجدان شرایط امکان میدهد تا آنها را به فرزندخواندگی بگیرند. فرزندخواندگی در مرحلة ایجاد و انحلال دارای شرایطی است و هر دو مرحله بنابه مصلحت کودک انجام میشود. در این مقاله، عنصر مصلحت کودک در مرحلة انحلال فرزندخواندگی که نهادی شبهخانواده است، بررسی شده است. فرزندخواندگی در ایران و انگلستان متفاوتاند و در مرحلة انحلال نیز از جهاتی افتراق دارند؛ بههمینجهت انحلال فرزندخواندگی در هر دو نظام حقوقی بهصورت تطبیقی ارزیابی شد تا درصورت امکان از مزایای قانون خارجی جهت رفع خلأهای موجود ازجمله تأمین مصالحعالیه کودک در انحلال فرزندخواندگی بهره برده شود. در این مقاله گردآوری اطلاعات از طریق روش کتابخانهای و مطالعات تطبیقی و روش تحقیق تحلیلی، توصیفی است. مصلحت کودک، هم در فقه و هم در نظام حقوقی ایران مهم است؛ اما قانونگذار موارد انحلال سرپرستی را در قانون احصاء کرده است که این دیدگاه باعث میشود مصلحت کمتر درنظر گرفته شود. درمقابل، فرزندخواندگی در نظام حقوقی انگلستان فسخناپذیر است؛ اما مطلق نیست و در موارد استثنائی قابلیت فسخ وجود دارد. بدینترتیب انحلال فرزندخواندگی در انگلستان احصاء نشده، و صرفاً مصلحت طفل ملاک اصلی قرار داده شده است؛ بنابراین هر عاملی که منجربه تهدید مصالح کودک شود، در دایرة موارد انحلال فرزندخواندگی قرارمیگیرد. در نظام حقوقی ایران بهمنظور تأمین مصالحعالیة فرزندخوانده میتوان مواردی همچون سوءاستفادة جنسی از کودک، بیماری، عملکرد نامناسب، غیبت و سوءرفتار فرزندپذیران، تبعیض و بیعدالتی و هر آنچه را که با توجه به شرایط فرزندخوانده، تهدیدکنندة مصالحعالیه وی است، زیرعنوان مصلحت کودک در موارد انحلال فرزندخواندگی گنجاند تا مصلحت کودک بیشتر رعایت شود.
Keywords