توسعه آموزش جندیشاپور (Jan 2016)
نقش باورهای هوشی و جهت گیری اهداف پیشرفت در پیش بینی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان
Abstract
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی نقش مؤلفه های نظریه ی شناختی-اجتماعی دوئک (باورهای هوشی و اهداف پیشرفت) در پیش بینی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان به روش توصیفی-همبستگی انجام شد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 375 نفر (175 زن و 250 مرد) از دانشجویان رشته های علوم انسانی، فنی-مهندسی و علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول انتخاب شدند و پرسش نامه های اهمال کاری (لی 1986)، نظریه ضمنی هوش (عبدالفتاح و ییتس 2006) و پرسشنامه هدف پیشرفت (الیوت و مک گریگور 2001) را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که بین اهمال کاری تحصیلی با باورهای ذاتی به هوش و اهداف عملکرد-گرایش و عملکرد-اجتناب رابطه ی مثبت و معنادار و بین اهمال کاری با باورهای افزایشی به هوش و اهداف تسلط-گرایش رابطه ی منفی و معنادار وجود دارد (01/0>P). نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که اهداف تسلط-گرایش و عملکرد-گرایش و باور افزایشی به هوش، توانستند به طور معنادار متغیر اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی کنند.