Hunar-i zabān (May 2021)
شگردهای زبانی و معنایی حافظ با اسامی غلامان و کنیزان در ساخت ایهام تناسب
Abstract
میتوان شعر حافظ را از نظر بهکارگیری ظرفیتها و کارکردهای هنری، بلاغی و معنایی زبان، پیچیدهترین و رازآمیزترین شعر در زبان فارسی دانست. او در این زمینه تا جایی پیش میرود که برای دریافت و درک دنیای فکری و اندیشگانی سخنش، از کنار هیچ جزئی از اجزای سخنش بیتأمل و درنگ نمیتوان گذشت. چه؛ وی، زیرکانه و رندانه و آگاهانه، از تمام ظرایف و ظرفیتهای زبان، برای ظهور اندیشهها و ترسیم جهانبینی خویش استفاده کرده و با تردستی تمام از آنها سود جسته است. ازجمله این امکانات زبانی، اسامی نوعی غلامان و کنیزان در دورههای مختلف تاریخی ایران است که به دلایل متفاوت به آنها داده میشده است. به دلیل بهکارگیری همین شگردهای زبانی است که شعر حافظ، همواره از طرف پژوهشگران ادبی، از زاویههای گوناگون مورد مطالعه و بررسی قرارگرفته است. از طرفی نیز، ازآنجاکه مهمترین ویژگی سبکی و هنری حافظ، استفاده اعجابانگیز او از ایهام و انواع آن و بهویژه ایهام تناسب است، محققان و شعرشناسان بسیاری کوشیدهاند تا با استخراج شواهد ایهام و انواع آن در شعر او، لایههای متفاوت معنایی و رمزوارگی زبانی هنر او را نشان داده و شگفتیهای روابط منشوری واژگان در شعر او را آشکار نمایند. در این پژوهش، کوشش شده است تا با روش اسنادی و تحلیلی، کاربردهای هنری اسامی نوعی غلامان و کنیزان در ساخت ایهام تناسب و ایهام تبادر در شعر حافظ نشان داده شود. نتایج پژوهش نشان میدهد که حافظ، آگاهانه و رندانه، اسامی نوعی غلامان و کنیزان را در بستری از ایهام تناسب و تبادر، به کار میگیرد تا هم روابط منشوری و مهندسیشده واژگان شعر خویش را هنریتر سازد و هم اندیشههای سیاسی و اجتماعی خویش را با زبانی غیرمستقیم و چندلایه به مخاطب منتقل نماید.
Keywords