مبانی نظری هنرهای تجسمی (Feb 2018)

«تصویر شناسی» میدان نقش جهان اصفهان از منظر سفرنامه های دوره صفوی

  • فاطمه کاتب

DOI
https://doi.org/10.22051/jtpva.2018.3989
Journal volume & issue
Vol. 2, no. 2
pp. 111 – 121

Abstract

Read online

«تصویرشناسی» از شاخه‌های هنر و ادبیات تطبیقی است و موضوع آن، بررسی فرهنگ خودی در ادبیات دیگری و فرهنگ دیگری در ادبیات خودی است. در مطالعات تصویرشناسانه، فرض بر این است که تصویرپردازی از دیگری، آمیخته با دیدگاه اگزوتیکی است که بر مبنای کلیشه‌ها و استروتایپ‌ها از جامعه دیگری، شکل گرفته است. دوره صفوی آغاز روابط جدید میان ایران و اروپا است. از این رو، سفرنامه‌های این دوره به‌عنوان متون ادبی، بیانگر بازنمایی تصاویر غربیان از زندگی، هنر و فرهنگ ایران و محل مناسبی برای نمایش دیدگاه قالبی و فرادستی نسبت به هنر و فرهنگ ایران است. از آن‌جا که نویسندگان موجوداتی منفرد و مستقل نیستند، و بیش از هر چیز، متعلق به تاریخ جامعه‌ای هستند که هویتشان را شکل داده است؛ بازخوانی تصویرپردازی سفرنامه‌نویسان غربی از جلوه‌های هنر اصفهان، می‌تواند به شناخت زمینه‌های استعماری و دیرینه‌شناسی تقابل فرهنگی شرق و غرب، یاری رساند.این پژوهش از نوع تاریخی-تحلیلی و نحوه گردآوری اطلاعات، اسنادی(کتابخانه‌ای) است. مقاله حاضر قصد دارد به مطالعه تصویرشناسانه هنر اصفهان از دیدگاه سفرنامه‌نویسانی نظیر شاردن، کمپفر، سانسون، تاورنیه و ... بپردازد. نتیجه آن‌که، عموم غربیان در سفرنامه‌های خود، حتی در جایی که زبان به ستایش فرهنگ و هنر ایرانی می‌گشایند، آن را با نمونه‌های غربی مقایسه می‌کنند؛ گویی هنر و هنرمندان غرب را مبدأ خلاقیت و هنرپروری در نظر گرفته‌اند. از سوی دیگر، مبدأ شکل‌گیری هنر ایران را دیدگاه‌های کلیشه‌ای درباره شرقیان می‌دانند که شامل صفاتی نظیر حسادت، کینه‌توزی و .... است.

Keywords