پژوهش ادبیات معاصر جهان (Jan 2022)
بازخوانی اسطوره «ایکاروس» و کارکرد ساختاری آن در داستان اُنیتشا نوشته ژان-ماری گوستاو لوکلزیو براساس آراءِ کلود لِوی-استراوس
Abstract
لوکلزیو از نویسندگان قرن بیستم فرانسه با نوشتن رُمان اُنیتشا ماهیت و نظام اسطورهایی را همچون رُمانهای دیگر خود در بستر روایت برجسته میکند. در نزد لوکلزیو اسطوره ایکاروس بصورت نهاد و نظامی اجتماعی ظاهر میشود تا تغییرات زمانی و تاریخی خود را در قالب معنایی برگشتپذیر ارائه دهد. در داستان اُنیتشا، عناصر زمانی و مکانی بگونهایی در کنار یکدیگر قرار میگیرند تا یک «خواب»، یک گذشته و یک هویت گُمشده را از ورای وقایع اجتماعی و عناصر طبیعی بازسازی کنند. خلق اسطوره در این داستان، مضامین و قواعد ساختاری را به همراه دارد. پیوند معانی اسطورهایی نیز بگونهای شکل میگیرد که پایداری و ویژگی «زبانیِ» خود را منعکس کند. از اینرو، معنی اسطورهایی ایکاروس در این داستان جزئی از زبان و نظامِ معنایی محسوب میشود که حاکی از تصاویر زمانی و مکانی، و برخوردار از ساختاری مشترک و همگانی است. و این ساختار زبانیِ اسطوره است که با اجزاء و لایههای گسسته و مستور به روایتها و حوادث تاریخی شکل و اُلگو میدهد
Keywords