Journal of Philosophical Investigations (Jan 2021)
مفهوم شر از دیدگاه ابن میمون و غزالی
Abstract
هدف از این مقاله، بررسی مسأله شر از دیدگاه ابنمیمون در دین یهود و امام محمد غزالی در دین اسلام است. ابنمیمون شر را صادره از خدا نمیداند؛ چون معتقد است که ضد وجود، فعلیت ندارد و همه شرور عدم هستند که هیچ فعلی به آنها تعلق نمیگیرد. ابن میمون خداوند را از شر مبرا و همیشه خداوند را خیر محض میداند. او جهان خیر و شری را که انسان در آن قرار میگیرد را ناشی از وجود انسان میداند. غزالی نیز تأکید دارد که خیر و شر از جانب خداست و کسی که شر را از جانب خدا نداند، جاهل است؛ به این معنا که خداوند شر را برای شر نمیآفریند، و غرض خداوند از ایجاد شر، در واقع نیل به یک خیر بزرگتر است. به نظر غزالی ابهام در باب سازگاری رحمت خدا و وجود شرور ناشی از درک نادرست معنای حقیقی رحمت است. نتیجه اینکه ابن میمون شر را صادره از خدا نمیداند؛ او شر را عدمی میداند؛ و اصل وجود آن را ناشی از عواملی چون جهل و قدرت محدود انسان میداند و شر را به واسطه انسان بودن افراد میداند؛ در حالی که غزّالی شرّ و خیر را با هم آفریدۀ خدا دانسته و اصل وجود شر را عاملی برای رسیدن به خیر بزرگتر و نامعلوم میداند.
Keywords