Ṭibb-i Tavānbakhshī (Oct 2014)
نقش واسطهگری هوش معنوی با بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی در سالمندان شهرستان مهریز (یزد)
Abstract
مقدمه و اهداف امروزه دولتها موضوع سالمندان را از جهات مختلف پزشکی، روان شناختی، بهداشتی وپرستاری مورد توجه قرار داده اند، با توجه به اینکه تعداد سالمندان رو به افزایش است و به همین دلیل در این دوران مراقبت و نگهداری از آن ها اهمیت ویژه پیدا میکند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای هوش معنوی با بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی سالمندان شهرستان مهریز (یزد) انجام گرفته بود. مواد و روش ها روش مطالعه ی این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی میباشد و جامعه آماری این پژوهش همه ی افراد سالمند شهرستان مهریز بودند که از این تعداد 322 نفر سالمند از طریق نمونهگیری هدفمند جهت نمونه پژوهش انتخاب شدند و برای اندازهگیری متغیرها از پرسشنامههای هوش معنوی کینگ ، رضایت از زندگی دینر و همکارانش و بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل و تعیین رابطه میان متغیرها از آزمونهای آماری: میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و روش تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها یافته ها نشان داد که بین بهزیستی روانشناختی و هوش معنوی، بین هوش معنوی و رضایت از زندگی درسطح (05/0) رابطه معنادار وجود دارد و بهزیستی روانشناختی قادر به تبیین 39 درصد واریانس از روی رضایت از زندگی و همچنین هوش معنوی قادر به تبیین 45 درصد واریانس از روی بهزیستی روانشناختی می باشد. نتیجه گیری بنابراین نتیجه می گیریم که هرچه هوش معنوی افراد سالمند بیشتر باشد، بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی در آنها بیشتر می شود و همچنین مؤلفه تولید معنای شخصی در هوش معنوی دارای بیشترین تأثیر را بر بهزیستی روانشناختی دارد و اینکه هوش معنوی میتواند به عنوان واسطه میان بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی قرار گیرد.