Āmūzish va Yādgīrī (Apr 2017)
ارائۀ مدل علّی قصد استفاده از آموزش برخط در بین اعضای هیئت علمی (مطالعه موردی: دانشگاه پیام نور)
Abstract
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر قصد به کارگیری آموزش برخط به وسیلۀ اعضای علمی دانشگاه پیام نور است. بدین منظور تعداد 630 نفر از اعضای علمی دانشگاه پیام نور به شیوۀ تصادفی طبقهای انتخاب شدند. از هشت ابزار اندازهگیری که عبارتاند از: فلسفه تدریس، زمان مورد نیاز، تجارب رایانه، حمایت محیطی، خودکارآمدی رایانه، مزیت نسبی، نوآوری کلاسی و قصد استفاده از آموزش برخط مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مدل اولیۀ تحقیق که با استفاده از پیشینۀ تحقیقاتی موجود تدوین گردیده بود، با دادههای به دست آمده برازش مناسب و قابل قبولی دارد (99/0GFI=، 97/0AGFI=، 99/0CFI=، 95/0NFI= و 021/0RMSEA=). سایر نتایج حاکی از آن است که در بررسی اثرهای مستقیم متغیرها بر تمایل استفاده از فناوری و آموزش برخط، فلسفه تدریس در مقایسه با سایر متغیرهای مورد مطالعه همانند زمان و نیز تجارب رایانه از قدرت پیشبینیکنندۀ قویتری برخوردار است. فلسفۀ تدریس عضو علمی با نقش واسطهای تمامی متغیرهای واسطهای مذکور، به صورت معناداری تمایل استفاده از آموزش برخط را به وسیلۀ اعضای هیئت علمی پیشبینی کند. خودکارآمدی رایانهای اعضای علمی در بین تمامی متغیرهای واسطهای که به طور مستقیم بر قصد استفاده از آموزش برخط تأثیر دارند و در مقایسه با دیگر متغیرها، پیشبینیکننده قویتر تمایل استفاده از آموزش برخط به وسیلۀ اعضای هیئت علمی است. بعد از آن به ترتیب مزیت نسبی استفاده از آموزش برخط و نوآوری کلاسی در استفاده از آموزش برخط بیشترین تأثیر مستقیم را روی تمایل استفاده آموزش برخط به وسیلۀ اعضای هیئت علمی دارد.