زبان و ادب فارسی (Sep 2018)
بررسی تطبیقی جایگاه انسان در عرفان اسلامی و اگزیستانسیالیسم ( بر مبنای مثنوی حدیقۀ سنایی و رمان تهوّع سارتر )
Abstract
عرفان اسلامی به عنوان نمودِ دینی معرفت باطنی(Esotericism)، ساحتِ حیات مادّی، جایگاه انسان در هستی و در نهایت، حیات آنجهانی او را مورد توجّه قرار داده است. وجودمداری یا اگزیستانسیالیسم(Existentialism) نیز با این دو ویژگی که وجود را بر ماهیّت مقدّم میداند و دیگر آنکه موضوعِ اندیشه را انسان میداند و نه موضوعات فلسفیِ صرف. تحقّق امکانهای موجودِ انسانی را مورد توجّه قرار داده است و از همین رو بیشتر شاخصههای اصلی این مکتب فکری از جمله توجّه به فردیّت، وضعیّتِ وجودی، آزادی، اخلاق و مسؤولیّتِ ناشی از آنها در این مکتب بر محور یگانگیِ انسان میگردد. این پژوهش جایگاه انسان در دو جهانبینی مزبور را بر اساس «حدیقه» و «تهوع» بررسی کرده و به یافتههایی از این دست نایل آمده است که با وجود تفاوتهای بنیادین فکری، انسان همچون یگانة هستی، در هر دو مکتب فکری جایگاه والایی دارد. هر دو مکتب فکری در جهت دستیابی انسان به مراتب متعالی وجود، او را به پشت پازدن به حیات مادّی صرف فرا میخوانند. سنایی، نیل به این هدف را درگرو سلوک عرفانی و پیروی از شریعت و سارتر در رمان تهوّع، آن را در گرو پرداختن به امور متعالی از جمله آفرینش هنری یا شرکت در فرایند نوشتن میداند.