سیاست علم و فناوری (Aug 2022)
بنیانهای روششناختی مطالعات تطبیقی سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری در ایران
Abstract
مطالعه تطبیقی یکی از روشهای متداول و پرکاربرد در پژوهشهای علوم اجتماعی قلمداد میشود و استفاده از این روش پژوهش در سالهای اخیر روند رو به رشدی داشته است. از سوی دیگر شاهد پویایی در سیاستگذاری در عرصه علم، فناوری و نوآوری در کشورهای مختلف اعم از توسعهیافته و در حال توسعه هستیم. این امر پژوهشگران سیاستگذاری را بر آن داشته است تا با اتخاذ رویکردی تطبیقی، ضمن بررسی تجارب موفق و ناموفق بینالمللی، توصیههایی را برای تدوین بهتر سیاستهای ملّی ارائه نمایند. هدف اصلی مقاله حاضر، شناسایی اصول و قواعد حاکم بر مطالعات تطبیقی بوده و به دنبال پاسخ به این سوال است که این اصول تا چه حد در مطالعات سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری در ایران رعایت شده است؟ مسیر این پژوهش، ارزیابی 82 پژوهش تطبیقی به زبان فارسی و مرتبط با سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری با استفاده از کلیدواژههای مرتبط و جستجو در مجلات علمی منتخب میباشد. به طور کلی مطالعات تطبیقی بر چهار بنیان اصلی شامل ملاحظات تعیین نمونه، معادلسازی سازهها، رویکرد تجزیه و تحلیل (متغیّرگرایی یا موردمحوری) و مسائل مرتبط با علّیت استوار هستند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اغلب تألیفات ارزیابیشده به بنیانهای اصلی مطالعات تطبیقی وفادار نبودهاند که دلیل اصلی آن غالباً عدم آشنایی و تسلط کافی پژوهشگران به مسائل روششناختی مطالعات تطبیقی است. در نتیجه باتوجه به اهمیت نتایج و یافتههای این نوع پژوهشها برای سیاستگذاران، عدم رعایت اصول آن از جانب پژوهشگران، میتواند مشکلاتی را در طراحی و پیادهسازی سیاستها ایجاد نماید.
Keywords