Ta̓ammulāt-i Falsafī (Feb 2019)

چگونگـی آگاهـی از معدومـات از منظر فلسفة اسلامـی و فلسفة هوسـرل

  • سید محمد تقی شاکری

DOI
https://doi.org/10.30470/phm.2019.34351
Journal volume & issue
Vol. 8, no. 21
pp. 61 – 90

Abstract

Read online

مسئلة مورد بحث در نوشتار حاضر این است که علم و آگاهی آدمی چگونه به امور معدوم و ممتنع و ناموجود در خارج تعلق می‌گیرد؟ باور به یک شیء ناموجود چگونه ممکن است؟ این معضل معرفت‌شناختی برای متفکران اسلامی و فیلسوفان غربی با اهداف و انگیزه‌های مختلف مطرح بوده است و هر کدام با تکیه بر مشرب فلسفی و فکری و زیرساخت تفکر خویش راه حل برون رفت از مشکل را ارائه داده‌اند. فرضیة این نوشتار آن است که با قطع نظر از مبانی فکری و بسترهای اجتماعی و فرهنگی شرقی و غربی و ماده و محتوای بحث، می‌توان نوعی مشابهت در صورت مسئله میان متفکران غربی و اسلامی تشخیص داد. و مهم‌تر این‌که طرح نوشتار برای یافتن صرف مشابهت و اختلاف میان متفکران نیست، بلکه درصدد بررسی و مطالعه راه حل‌های ارائه شده به معضل مورد بحث است. از فیلسوفان شاخص فلسفه اسلامی به آراء ابن‌سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و بالاخره صدرالمتألهین اشاره می‌شود و پس از نقل آراء برنتانو، بولتسانو، ماینونگ و هوسرل از فلسفه غرب، میان آن‌ها تطبیق خواهد شد.

Keywords