تحقیقات آفات گیاهی (Jan 2023)
مطالعه جمعیت بالتوری سبز، Chrysoperla carnea و آفات طعمه آن در دو الگوی مختلف کنترل شیمیایی (مطالعه موردی: باغهای سیب و مزارع گوجهفرنگی قوچان)
Abstract
طی یک پژوهش سهساله در شهرستان قوچان (شمال شرق ایران)، تراکم و پراکنش فضایی جمعیت بالتوری سبز (Chrysoperla carnea) و آفات طعمه آن در باغهای سیب و مزارع گوجهفرنگی (بهترتیب شتهها و Thrips tabaci، Helicoverpa armigera)، تحت دو الگوی مدیریت حفاظتی و شیمیایی مرسوم، مطالعه شد. الگوی مدیریت شیمیایی، تاثیر معنیداری روی انبوهی جمعیت بالتوری سبز داشت بهطوریکه در هر دو محصول، بیشترین انبوهی بالتوری سبز (بهترتیب 178/0 بالتوری/ برگ سیب و 546/0 بالتوری/ بوته گوجهفرنگی) به الگوی حفاظتی و کمترین انبوهی آن (بهترتیب 0245/0 بالتوری/ برگ سیب و 252/0 بالتوری/ بوته گوجهفرنگی) به الگوی مرسوم تعلق داشت. نوع مدیریت شیمیایی در باغهای سیب پراکنش فضایی جمعیت بالتوری سبز را نیز تغییر داد، به طوری که پراکنش فضایی تخمها و لاروهای این شکارگر در باغهای با مدیریت حفاظتی از نوع تصادفی (بهترتیب با ضرایب تیلور 12/1 و 17/1) و در باغهای با سمپاشی مرسوم از نوع تجمعی (بهترتیب با ضرایب تیلور 42/1 و 29/1) محاسبه شد. در مقابل، در مزارع گوجهفرنگی، پراکنش فضایی جمعیت بالتوری سبز در هر دو الگوی مرسوم و حفاظتی از نوع تجمعی بود. در باغهای سیب، افزایش جمعیت بالتوری سبز پس از اجرای سمپاشی حفاظتی نتوانست مانع از افزایش جمعیت شتهها شود و میانگین جمعیت آنها در الگوی حفاظتی به طور معنیداری از الگوی مرسوم بیشتر بود؛ اما در مزارع گوجهفرنگی، انبوهی جمعیت تریپس پیاز و کرم میوهخوار در الگوهای حفاظتی و مرسوم اختلاف زیادی نداشتند. بنابراین، در مزارع گوجهفرنگی، جایگزینی الگوی سمپاشی حفاظتی با سمپاشی مرسوم توصیه میشود، اما در باغهای سیب، الگوی حفاظتی باید در کنار روشهای مکمل دیگر استفاده شود.
Keywords