جستارهای اقتصادی (Sep 2024)

چالش‌های نهادهای مبتنی بر ایمان برای رسیدن به یک جامعه ایمانی و تحلیل رابطه این نهادها و جامعه ایمانی

  • سید روح‌الله مشیری مقدم,
  • ناصر الهی,
  • سید رضا حسینی

DOI
https://doi.org/10.30471/iee.2024.9823.2375
Journal volume & issue
Vol. 21, no. 42
pp. 21 – 44

Abstract

Read online

مقدمه: درحالی‌که تحقیقات علوم اجتماعی، فضای دینی و خدمات مبتنی بر دین را تقریباً برای یک قرن نادیده گرفته بودند (بیلفلد و کلیولند، 2014: 443)، در سه دهه اخیر شاهد ظهور دسته جدیدی از بازیگران در عرصه توسعه جامعه بودیم. آن‌ها داوطلبان را سازماندهی می‌کنند و در قالب ساختارهایی که ایمان به ادیان، رکن اصلی آن‌هاست، خدماتی را در قبال شهروندان و حتی دولت‌ها انجام می‌دهند (نور و ناوی، 2023: 73-74) و آن‌ها را سازمان‌های مبتنی بر ایمان می‌خوانیم.سازمان‌های مبتنی بر ایمان (Faith-Based Organizations) که به‌اختصار FBO نامیده می‌شوند، تعریف پذیرفته شده و یکسانی ندارند. اما در یک جمع‌بندی، سازمان و اجتماع ایمانی به گروهی از مردم اطلاق می‌شود که ایمان و ارزش‌های یکسانی دارند و به‌شیوه‌ای خاص، در جهت همکاری و حمایت با یکدیگر تعامل دارند. هدف اصلی آن‌ها نه کسب سود یا پاداش مادی بلکه جلب رضایت الهی و اهداف متعالی معنوی است و چنان‌که مالمین و مالمین (2015) و نور و ناوی (2023) تأکید کرده‌اند، همین مشخصه است که آن‌ها را از دیگر نهادهای مشابه سکولار مانند NGOها متمایز می‌کند (مالمین و مالمین، 2015: 168 و نور و ناوی، 2023: 88).با این اوصاف، اگرچه این نهادهای اجتماعی اثرات قابل‌اعتنایی بر توسعه، سرمایه اجتماعی، تاب‌آوری جامعه در بحران‌ها، جلوگیری از بروز فاجعه به‌کمک داوطلبین و علی‌الخصوص حل مشکل فقر در جامعه دارند (ریورا و نیکلز، 2014: 180-189)؛ ولی در ادبیات روبه‌رشد در مورد نهادهای مبتنی بر ایمان، انگیزه دیگر برای بررسی این حوزه مطالعاتی، سؤالی است که اکنون به‌دنبال پاسخ به آن هستیم. سؤال این‌است‌که چه رابطه‌ای بین آن‌ها و تشکیل جامعه ایمانی وجود دارد و در این راه، با چه چالش‌هایی مواجه هستند؟یکی از راه‌هایی که برای تغییر نوع شکل‌گیری جامعه و رسیدن به یک جامعه بدیلِ سرمایه‌داری مطرح می‌کنند، «جامعه ایمانی» است که یکی از مسیرهای این انتقال، می‌تواند به‌وسیله «نهادهای ایمانی» صورت پذیرد. حال سؤال این‌جاست که اگر بخواهیم این ساختارها را به کل جامعه سرایت دهیم و یک جامعه ایمانی را تشکیل دهیم، با چه مشکلاتی مواجه هستیم؟ برای پاسخ به این سؤال، بعد از بیان پیشینه تحقیق، ابتدا چالش‌های این نهادهای اجتماعی را بررسی می‌کنیم تا درک رابطه این نهادها و تشکیل جامعه ایمانی روشن‌تر گردد و در نهایت و مبتنی بر فهمی که از چالش‌ها دریافت شد، به‌تبیین این رابطه خواهیم پرداخت.روش‌شناسی پژوهش: در این تحقیق که با روشی تحلیلی-توصیفی و در چارچوب یک تحلیل نهادی به دنبال پاسخ به سؤال اصلی پژوهش هستیم. به این صورت که در بررسی این نهادها، آن بخشی از آن‌ها را مدنظر قرار داده‌ایم که ماهیت داوطلبی دارد؛ چراکه در مورد بخش‌های دیگر این نهادها که سازوکار حقوق و دستمزد بر آن‌ها حاکم است، به‌تفصیل در اقتصاد خرد بحث شده و لذا نیازی به تکرار آن مباحث نیست. ناگفته نماند که در این تحقیق، تعداد زیاد نهادهای مبتنی بر ایمان را نماینده و نشان‌دهنده[1] رسیدن به جامعه ایمانی می‌گیریم؛ یعنی هرچه تعداد این نهادها زیادتر شود، به جامعه ایمانی نزدیک‌تر می‌شویم و بالعکس هرچه از تعداد آن‌ها کاسته شود، از تشکیل جامعه ایمانی دورتر خواهیم شد. در واقع، چون بررسی ویژگی‌ها و متغیرهای کیفی و درونی یک جامعه ایمانی، مشکل به‌نظر می‌رسد، می‌توان از تعداد نهادهای مبتنی بر ایمان به‌عنوان نشانگری از آن‌ها استفاده کرد.نتایج: در ابتدا این تصور بدیهی به‌نظر می‌رسد که رابطه نهادهای ایمانی و شکل‌گیری جامعه ایمانی به‌طورقطع یک رابطه مثبت خواهد بود؛ امّا هنگامی که این گروه‌ها را با نگاه دقیق‌تری بررسی کردیم و چالش‌های احتمالی پیش‌روی آن‌را برشمردیم، به‌تدریج از این تصور خام و ابتدایی فاصله گرفتیم و به‌دور از تخیلات ذهنی به‌درک عینی‌تری از واقعیت موجود این نهادهای اجتماعی مبتنی بر ایمان پی بردیم.چنان‌که در بررسی چالش‌های پیش‌روی سازمان‌ها و گروه‌های ایمانی به‌خوبی روشن شد که اگر گروه‌های ایمانی عملکرد مناسبی داشته باشند و بتوانند از چالش‌ها عبور کنند، بازخورد مثبتی از طرف جامعه دریافت می‌شود که منجر به افزایش این گروه‌ها شده و درنتیجه، آن جامعه به یک «جامعه ایمانی» نزدیک‌تر خواهد شد. البته گاهی عملکرد این گروه‌ها چنان اثراتی بر جامعه دارند که افراد در واکنش‌هایی هیجانی و به‌نحو جهشی در ایجاد و تعمیق این گروه‌ها مشارکت می‌کنند، چنان‌که در شکل 1-الف نشان داده شده است و گاهی هم به‌صورت عادی و با یک شیب ملایمی وارد تعادل جدید خواهند شد، چنان‌که در شکل 1-ب نشان داده شده است. شکل 1: تصویرسازی رابطه مثبت و غیرخطی تعداد گروه‌های ایمانی و تشکیل جامعه ایمانیامّا اگر این گروه‌های عملکرد مناسبی از خود بروز ندهند و نتوانند بر چالش‌ها فائق آیند، یک نحوه واگرایی اجتماعی ایجاد می‌کند که جامعه را از رسیدن به «جامعه ایمانی» دورتر خواهد کرد. در این حالت نیز ممکن است اثرات منفی از چنان شدتی برخوردار باشند که جامعه در یک رفتار هیجانی و احساسی، به‌سرعت از این گروه‌ها فاصله بگیرند و لذا به‌صورت جهشی به یک پسرفت اجتماعی خواهیم رسید، چنان‌که در شکل 2-الف نشان داده شده است. گاهی نیز این اتفاق در مسیر عادی خود و نه به‌صورت جهشی بلکه با یک شیب ملایمی وارد تعادل پایین‌تر خواهد شد، چنان‌که در شکل 2-ب نشان داده شده است. شکل 2: تصویرسازی رابطه منفی و غیرخطی تعداد گروه‌های ایمانی و تشکیل جامعه ایمانیبحث و نتیجه‌گیری: درحالی‌که در ابتدا به‌نظر می‌رسید بین نهادهای مبتنی بر ایمان و رسیدن به جامعه ایمانی ارتباط مستقیمی برقرار باشد، امّا باجود چالش‌های پیش‌روی آن‌ها روشن شد که رابطه بین نهادهای ایمانی و رسیدن به جامعه ایمانی می‌تواند پیچیده و غیرخطی باشد و به‌فاکتورهای مختلفی وابسته است.همچنین، این نکته را نیز متذکر می‌شویم که فرآیند تشکیل جامعه ایمانی، یک فرآیند قطعی[2] و مکانیکی نیست که دقیقاً از یک نقطه شروع شود و به یک نقطه ختم شود. به‌عبارت‌دیگر، اگر فرآیند قطعی را فرآیندی تعریف کنیم که بدون توجه به شرایط اولیه یا عوامل تصادفی، یک نتیجه ثابت و قابل‌پیش‌بینی دارد؛ فرآیند تصادفی[3] فرآیندی است که بسته به شرایط اولیه و عوامل تصادفی همواره به یک نتیجه تصادفی یا احتمالی ختم می‏شود. به‌تعبیری، یک فرآیند قطعی را می‏توان با یک معادله ریاضی یا یک قانون منطقی مدل کرد، درحالی‌که یک فرآیند تصادفی تنها از طریق یک توزیع احتمال یا یک استنتاج آماری مدل می‏شود. حال، باتوجه‌به این که فرآیند تحول و دگردیسیِ جامعه‌ی محکوم به هژمونی سرمایه، به جامعه ایمانی، فرآیندی چندبعدی و پویا است که گستره تغییرات در همه ساحت‏های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و زیست محیطی جریان دارد و تحول و انتقال تحت‌تأثیر عوامل زیادی مانند تاریخ، جغرافیا، نهادها، فرهنگ، فناوری، منابع، تضادها و عامل انسانی است؛ این فرایند نمی‏تواند فرایندی قطعی و محتوم باشد و به ناگزیر فرایندی تصادفی است و در چنبره عدم قطعیت‌های فراوانی گرفتار است. این فرایند به‌تناسب خطرات و فرصت‏هایی مانند بلایای طبیعی، بیماری‏های همه‌گیر، جنگ‌ها، تجارت، مهاجرت و نوآوری می‏تواند به اشکال مختلف بروز کند.

Keywords