پژوهشنامه علم سنجی (Sep 2022)
تحلیل شبکه اجتماعی همتألیفی مقالات داخلی اعضای هیئت علمی رشته علوم تربیتی دانشگاههای دولتی شهر تهران
Abstract
هدف: در این پژوهش چگونگی همکاریهای علمی در بین استادان رشته علوم تربیتی در بین گروههای علمی بررسی شده و مشخص میگردد که نحوه انتقال دانش در شبکههای همکاری علمی بین آنها چگونه بوده و سهم هریک از آنها در تولید مقالات علمی چاپشده در داخل کشور به چه صورت است. پژوهش حاضر به مطالعه شبکه همتألیفی اعضای هیئت علمی رشته علوم تربیتی دانشگاههای دولتی شهر تهران و بررسی الگوهای نویسندگی در 2795 مقاله منتشرشده داخلی در نشریات علمی پژوهشی میپردازد.روششناسی: این پژوهش با رویکرد کتابسنجی و روش تحلیل شبکههای اجتماعی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل مقالات منتشرشده داخلی اعضای هیئت علمی رشته علوم تربیتی دانشگاههای دولتی شهر تهران است که توسط مجلات و فصلنامههای علمی-پژوهشی چاپ شده و در نمایههای استنادی علوم جهان اسلام و مگیران بارگذاری شده است. با روش نمونه در دسترس2795 مقاله که از سال 1377 تا سال 1395 در این پایگاهها نمایه شده بودند مورد بررسی قرار گرفت. ازآنجاییکه در فرایند انتخاب نمونه، به کلیه مقالات اعضای هیئت علمی، امکان دسترسی وجود نداشت و در نتیجه نمیشد از روشهای تصادفی دست به انتخاب نمونهها زد؛ لذا از روش نمونه در دسترس برای انتخاب نمونهها استفاده شد. تعداد همنویسندگیها برای هریک از اعضا در جدولی در نرمافزار اکسل وارد گردید. ساخت ماتریس بهصورت دستی انجام شد. نتیجه کار تشکیل ماتریس 106 * 106 بود. پیکربندی شبکه همتألیفی مقالات منتشرشده داخلی با استفاده از شاخصهای کلان تحلیل شبکهها: چگالی، ضریب خوشهبندی، میانگین فاصله، اتصال و قطر شبکه بررسی شد و برای بررسی عملکرد هریک از اعضای هیئت علمی دارای تألیف در شبکه از شاخصهای خرد تحلیل شبکهها: مرکزیت درجه، بینیت، نزدیکی و بردار ویژه استفاده شد. برای تحلیل و ترسیم اطلاعات مستخرج از شبکه همتألیفی از نرمافزار یو.سی.آی.نت و بسته مکمل آن نت دراو بهره گرفته شد.یافتهها: الگوی سهنویسندگی مهمترین الگوی همکاری بود(30 درصد). شبکه همنویسندگی از تعداد 106 گره و461 پیوند تشکیل شد. بررسی شاخصهای خرد نشان داد که علی دلاور، محمود مهرمحمدی، عباس عباسپور، محبوبه عارفی و خسرو باقری با دارابودن بیشترین میزان همکاری علمی با سایرین، مشارکتپذیرترین افراد در شبکه بودند. بر اساس تحلیل ساختار شبکه از لحاظ شاخصهای خرد که نشانگر عملکرد فرد در شبکه است، میتوان گفت که با توجه به شاخص مرکزیت درجه بهترتیب افرادی همچون محمود مهرمحمدی، کوروش فتحی واجارگاه، محمد عطاران و خسرو باقری، از جایگاهی برجسته برخوردار و میزان نفوذ و قدرت آنها در شبکه، نسبت به سایر اعضا بالاتر بوده و دارای بیشترین قدرت تأثیرگذاری علمی هستند و این افراد بهنوعی جریان اطلاعات در شبکه را کنترل میکنند. تحلیل شاخصهای کلان نشان داد که چگالی شبکه مذکور معادل 0.114 است، لذا شبکه از انسجام کافی برخوردار نبود. بنابراین شبکه حاضر از نوع گسسته بوده و در آن جریان اطلاعات بهکندی صورت میپذیرد. به عبارتی اتصال میان گرهها کم بوده و شبکه از انسجام پایینی برخوردار است و حفرههای زیادی در آن وجود دارد.نتیجهگیری: بررسی الگوهای نویسندگی استادان نشان داد که الگوی سهنویسندگی در مقالات داخلی منتشرشده بیشترین سهم را به خود اختصاص داد که بیشتر از آنکه همکاری استادان با یکدیگر باشد، حاصل همکاری استادان با دانشجویان و سایر پژوهشگران بوده است؛ همچنین بررسی شاخصهای خرد و کلان نیز نشان داد که وضعیت همکاری علمی استادان رشته علوم تربیتی در دانشگاههای دولتی شهر تهران از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست.
Keywords