Journal of Philosophical Investigations (Jul 2020)

فرضیۀ خداباوری و اصل سادگی از منظر ریچارد سوئین‌برن

  • فریدالدین سبط,
  • سعیده کوکب

DOI
https://doi.org/10.22034/jpiut.2019.36327.2436
Journal volume & issue
Vol. 14, no. 31
pp. 479 – 500

Abstract

Read online

این نوشتار تأملی است بر دیدگاه ریچارد سوئین­برن در باب فرضیۀ خداباوری؛ دیدگاهی که ادعا می‌کند فرضیۀ مذکور محتمل‌ترین تبیین برای عالم است و سعی دارد با توسل به اصل سادگی این مدعا را به اثبات رساند. برای این منظور، سوئین­برن استدلال می‌کند که چون موضوع فرضیۀ موردنظر، خدای نامتناهی است و از طرفی مفهوم نامتناهی ساده‌تر از مفهوم متناهی است، لذا این فرضیه از هر فرضیۀ دیگری(شخصی و علمی) ساده‌تر خواهد بود، زیرا موضوع سایر فرضیات امری متناهی است و درنتیجه می‌توان فرضیۀ موردنظر را محتمل‌ترین تبیین برای عالم تلقی کرد. اما در ادامه سعی بر آن است تا نشان دهیم که تبیین سوئین­برن دربارۀ مفهوم نامتناهی، قابل‌تأمل است، زیرا مفهوم نامتناهی‌ای که او از حیث معرفت‌شناختی لحاظ می­کند، مفهومی ایجابی و مشتمل بر تمام کمالات است که به‌طور مجزا از یکدیگر شناخته می‌شوند. درنتیجه این مفهوم نامتناهی متشکل از بی‌نهایت مؤلفه و درنتیجه پیچیده‌ترین مفهوم خواهد بود. بنابراین راه‌حل ما برای این اشکال، ترک مقام معرفت‌شناسی و ورود به حوزه هستی‌شناسی است، به این معنا که نامتناهی را صرفاً در مقام تحقق لحاظ کنیم. زیرا نامتناهی در مقام تحقق، وجودی مطلق و بسیط است. و ازآنجاکه وجود خاستگاه وحدت است، لذا در موجود نامتناهی کثرت بماهو کثرت راه نداشته و عین وحدت خواهد بود. و اگر خداوند را در این مقام، نامتناهی لحاظ کنیم فرضیۀ خداباوری ساده‌ترین فرضیۀ ممکن و بالتبع محتمل‌ترین تبیین برای عالم به شمار خواهد آمد.

Keywords