Journal of Philosophical Investigations (Jul 2020)
فرضیۀ خداباوری و اصل سادگی از منظر ریچارد سوئینبرن
Abstract
این نوشتار تأملی است بر دیدگاه ریچارد سوئینبرن در باب فرضیۀ خداباوری؛ دیدگاهی که ادعا میکند فرضیۀ مذکور محتملترین تبیین برای عالم است و سعی دارد با توسل به اصل سادگی این مدعا را به اثبات رساند. برای این منظور، سوئینبرن استدلال میکند که چون موضوع فرضیۀ موردنظر، خدای نامتناهی است و از طرفی مفهوم نامتناهی سادهتر از مفهوم متناهی است، لذا این فرضیه از هر فرضیۀ دیگری(شخصی و علمی) سادهتر خواهد بود، زیرا موضوع سایر فرضیات امری متناهی است و درنتیجه میتوان فرضیۀ موردنظر را محتملترین تبیین برای عالم تلقی کرد. اما در ادامه سعی بر آن است تا نشان دهیم که تبیین سوئینبرن دربارۀ مفهوم نامتناهی، قابلتأمل است، زیرا مفهوم نامتناهیای که او از حیث معرفتشناختی لحاظ میکند، مفهومی ایجابی و مشتمل بر تمام کمالات است که بهطور مجزا از یکدیگر شناخته میشوند. درنتیجه این مفهوم نامتناهی متشکل از بینهایت مؤلفه و درنتیجه پیچیدهترین مفهوم خواهد بود. بنابراین راهحل ما برای این اشکال، ترک مقام معرفتشناسی و ورود به حوزه هستیشناسی است، به این معنا که نامتناهی را صرفاً در مقام تحقق لحاظ کنیم. زیرا نامتناهی در مقام تحقق، وجودی مطلق و بسیط است. و ازآنجاکه وجود خاستگاه وحدت است، لذا در موجود نامتناهی کثرت بماهو کثرت راه نداشته و عین وحدت خواهد بود. و اگر خداوند را در این مقام، نامتناهی لحاظ کنیم فرضیۀ خداباوری سادهترین فرضیۀ ممکن و بالتبع محتملترین تبیین برای عالم به شمار خواهد آمد.
Keywords