نقد تحلیل و زیبایی شناسی متون (Sep 2021)
رستاخیز کهنالگوهای یونگ در داستان «بیدار کردن ابلیس معاویه را خیز وقت نماز است»
Abstract
کهنالگوها صورتهای ازلی مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه جمعی افراد بشر هستند که در هر دورهای بهصورت عقاید رایج آن دوره خود را نشان میدهند و نگرش آنها میتواند شناخت ما را در مورد جریانهای عمیق فرهنگی،ادبی و مذهبی در دورههای تاریخی افزایش دهد. یونگ در آثار خود از کهنالگوهای متعددی نام میبرد و هر یک از آنها را بهتنهایی و در پیوند کلی باهم در شمار پرمعناترین تجلیات ناخودآگاه جمعی به شمار میآورد. در این مقاله کهنالگوهایی یونگ در قالب داستانی از دفتر دوم مثنوی)بیدار کردن ابلیس معاویه را خیز وقت نماز است) تحلیل گردیده در این پژوهش بادید مکتـب روانکـاوی یونـگ و از منظر کهنالگویی به جهان شعری مولانا نگریسته شده و مشخص شد که این دسته از کهنالگوها تأثیر بسزایی بر ذهن و زبان این شاعر داشتهاند. همچنین تأثیر کهنالگوهایی نظیر عشق، مرگ،تولد دوباره، قهرمان، و ... که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کردهاند، در شعر مولانا بررسیشده است.داستان بیدار کردن ابلیس معاویه در سه بخش شخصیت،نماد،موقعیت مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است.
Keywords