منظر (Jun 2016)
جنگ و مجسمههای شهری تهران؛ از واقعیت عینی تا امر ذهنی
Abstract
جنگهای متعدد از جمله با روسها در دوره قاجار، جنگ جهانی دوم در دوره پهلوی و جنگ هشت ساله با عراق در دوره جمهوری اسلامی تجربیاتی است که ایران معاصر طعم آن را چشیده است. از سوی دیگر تجربه حضور مجسمه شهری در تهران معاصر نیز این پرسش را به ذهن متبادر میسازد که مجسمه شهری بهمثابه گونه هنری چگونه تجربیات جنگی را بازتاب داده است؟ و در دورههای مختلف چه رویکردهایی بر بازنمایی موضوع جنگ در آثار پدیدار شده است؟ این مقاله مبتنی بر روش تحقیق اسنادی است که در آن مجسمهها بهعنوان سند مورد بررسی قرار میگیرند. با استناد به کتب و اسناد تاریخی در مجموع 47 مجسمه در ارتباط با موضوع جنگ که تاریخ داشتند از دوره قاجار تا سال 1389 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد مجسمههای تهران را میتوان به دو مقطع اصلی «قاجار تا انقلاب اسلامی» و «انقلاب اسلامی تا 1389» تقسیم کرد. در مقطع اول بهواسطه تجربیات و هجومهای زیاد به کشور، جنگ معنای عام یعنی «تهاجم» دارد. از این رو سیاست حاکم از طریق مجسمههای شهری واقع در میادین – بهعنوان عنصری حکومتی ـ سعی در نمایش قدرت نظامی حکومت میکند؛ از توپهای جنگی بهعنوان نخستین نمونهها تا پیکرههای سوارهنظام شاه. از سوی دیگر مفاهیم انقلابی بعد از مشروطه همچون عدالتخواهی و آزادیخواهی نیز در اشکال اسطورهای مبارزه در فضای میدان نمود پیدا میکند. در مقطع دوم، انقلاب اسلامی باعث تفسیر دیگری از مدلول جنگ شده؛ بهطوریکه از جنگ به دفاع مقدس تعبیر میشود و اسطورهسازی، قهرمانسازی و بیان مفاهیم انقلابی و ارزشی هدف قرار میگیرد؛ ساخت مجسمه و سردیس فیگوراتیو از شهدا بهعنوان تکریم مقام قهرمانان دفاع مقدس و یادمانها و مجسمههای انتزاعی از مفاهیمی چون شهادت، ایستادگی و رشادت که هم در فضاهای عمومی (بوستان، میدان، خیابان) و هم غیرعمومی (حاشیه بزرگراه) نصب میشوند.