پژوهش های علوم و فناوری چوب و جنگل (Nov 2017)
بررسی موانع و زمینههای مشارکت جوامع محلی در مدیریت جنگل (مطالعه موردی: بخش نمه شیر شهرستان بانه)
Abstract
سابقه و هدف: شدت فزاینده بهرهبرداری در جنگلهای زاگرس و عدم توفیق طرحها و برنامههای احیایی سبب بروز حساسیتهای اجتماعی در بعد سرزمینی در قبال وضعیت بحرانی جنگلهای زاگرس شدهاست. از این رو بحث چگونگی اداره این جنگلها از مهمترین بحثهای سالیان گذشته میباشد. به نظر میرسد محور اصلی ناکامیهای پیشین، نبود پذیرش اجتماعی بوده و مشارکت جوامع محلی میتواند راه حل این مشکل باشد. مطالعه حاضر به بررسی موانع مشارکت جوامع محلی و زمینههای موجود جهت مشارکت در مدیریت جنگلهای زاگرس میپردازد. این تحقیق در بخش نمهشیر شهرستان بانه با جامعه آماری 361 نفر از سرپرستان خانوار روستاهای مورد مطالعه انجام شد. مواد و روشها: بر اساس جدول مورگان تعداد 186 نفر به عنوان نمونه سرپرستان خانوار جهت گردآوری دادههای تحقیق انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری و سپس تحلیل شدند. یافتهها: بررسی موانع مشارکت بیانگر آن است که ذینفع نبودن جوامع در مدیریت، بهرهنبردن از دانش بومی در تدوین برنامهها، وابستگی زیاد جوامع محلی به جنگل و نبود تشکلهای مردمی تأثیر زیادی بر مشارکت پایین مردم محلی دارد. بر اساس یافته های تحقیق بین متغیرهای میزان اعتماد(p<0/05) ، قابلیت اجرایی برنامهها (p< 0/05) ، شرکت در کلاسهای آموزشی (P<0/01) و دیدگاه جنگلنشینان نسبت به اداره منابع طبیعی(p<0/01) با میزان مشارکت آنها درمدیریت جنگل رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. نتایج ارزیابی زمینههای مشارکت مردم محلی نشان داد که 4/98 از افراد تمایل دارند در زمینه گزارش قاچاق چوب، 00/82 درصد در زمینه اطفای حریق، 8/32 درصد در زمینه پیشگیری از تغییر کاربری و 1/13 درصد در زمینه احیای اراضی تخریب در مدیریت مشارکت فعال داشته باشند. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای تحقیق، میتوان بیان کرد که مردم محلی تمایل به مشارکت در برنامههای مدیریت و به طور ویژه در برنامه-های حفاظتی میباشند و میتوان از این توان برای حفاظت و احیا جنگل استفاده نمود. سابقه و هدف: شدت فزاینده بهرهبرداری در جنگلهای زاگرس و عدم توفیق طرحها و برنامههای احیایی سبب بروز حساسیتهای اجتماعی در بعد سرزمینی در قبال وضعیت بحرانی جنگلهای زاگرس شدهاست. از این رو بحث چگونگی اداره این جنگلها از مهمترین بحثهای سالیان گذشته میباشد. به نظر میرسد محور اصلی ناکامیهای پیشین، نبود پذیرش اجتماعی بوده و مشارکت جوامع محلی میتواند راه حل این مشکل باشد. مطالعه حاضر به بررسی موانع مشارکت جوامع محلی و زمینههای موجود جهت مشارکت در مدیریت جنگلهای زاگرس میپردازد. این تحقیق در بخش نمهشیر شهرستان بانه با جامعه آماری 361 نفر از سرپرستان خانوار روستاهای مورد مطالعه انجام شد. مواد و روشها: بر اساس جدول مورگان تعداد 186 نفر به عنوان نمونه سرپرستان خانوار جهت گردآوری دادههای تحقیق انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری و سپس تحلیل شدند. یافتهها: بررسی موانع مشارکت بیانگر آن است که ذینفع نبودن جوامع در مدیریت، بهرهنبردن از دانش بومی در تدوین برنامهها، وابستگی زیاد جوامع محلی به جنگل و نبود تشکلهای مردمی تأثیر زیادی بر مشارکت پایین مردم محلی دارد. بر اساس یافته های تحقیق بین متغیرهای میزان اعتماد(p<0/05) ، قابلیت اجرایی برنامهها (p< 0/05) ، شرکت در کلاسهای آموزشی (P<0/01) و دیدگاه جنگلنشینان نسبت به اداره منابع طبیعی(p<0/01) با میزان مشارکت آنها درمدیریت جنگل رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. نتایج ارزیابی زمینههای مشارکت مردم محلی نشان داد که 4/98 از افراد تمایل دارند در زمینه گزارش قاچاق چوب، 00/82 درصد در زمینه اطفای حریق، 8/32 درصد در زمینه پیشگیری از تغییر کاربری و 1/13 درصد در زمینه احیای اراضی تخریب در مدیریت مشارکت فعال داشته باشند. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای تحقیق، میتوان بیان کرد که مردم محلی تمایل به مشارکت در برنامههای مدیریت و به طور ویژه در برنامه-های حفاظتی میباشند و میتوان از این توان برای حفاظت و احیا جنگل استفاده نمود.
Keywords