مطالعات شهری (Jul 2018)
سنخ شناسی الگوهای فضایی پراکنده رویی در شهر- منطقه ها (مورد مطالعه: شهر- منطقه مرکزی مازندران)
Abstract
ساختوسازهای با برنامه و بدون برنامه، منجر به گسترش شهرها و نواحی پیرامونی آنها در اراضی کشاورزی استان مازندران شده و این اراضی را دستخوش تغییرات و یا حتی تخریب گسترده قرار داده است. هدف مقاله حاضر سنخشناسی الگوهای فضایی پراکندهرویی در شهر_منطقه مرکزی مازندران( شامل شهرستانهای ساری، بابل و قائمشهر) است. روششناسی پژوهش کمی بوده و دادههای اصلی آن از طریق دو مؤلفه جمعیتی و کالبدی_فضایی به دست میآید. دادههای جمعیتی از سالنامههای آماری استان مازندران و دادههای کالبدی_فضایی شامل اراضی ساخته شده (براساس تصاویر لندست و نقشه 1:25000 توسعه استان مازندارن) و تراکم ساختمانی در طی سالهای 1365 تا 1395 استفاده شد. سایر دادهها براساس پردازش آماری و ریاضی از دادههای جمعیتی و کالبدی_فضایی با استفاده از نرمافزارGIS ، ESRI و مدل فرم رشد شهری به دست آمدند. سپس برای سنخشناسی الگوهای فضایی در مقیاس کلان از برآوردگر کریجینگ و برای الگوهای فضایی در مقیاس خرد از مدل فرم رشد شهری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که در مقیاس کلان، پراکندهرویی در سالهای مطالعاتی افزایش یافته است. به رغم این که الگوی فضایی در سال 1365 به واسطه پایین بودن متغیرهای مطالعاتی، تنها در سه مرکز اصلی شهری محدوده متمرکز بوده و در اراضی پیرامون آنها به خصوص در شهرستان ساری، پراکندهرویی وجود داشته است. اما در یک روند زمانی 30 ساله همزمان با تمرکز توسعه در اراضی شهری، اراضی پیراشهری و روستایی نیز توسعه یافته و پدیده پراکندهرویی با افزایش ارزش متغیرها شدت گرفته است. از طرف دیگر، در مقیاس خرد، الگوی فضایی پراکندهرویی در سالهای 1365 تا 1375 خطی بوده که به دلیل توسعه در پیرامون مرزهای سکونتگاههای شهری (اراضی پیراشهری) به وجود آمده است. اما در بازه 85-1375 توسعه پراکنده به الگوی میانافزا گرایش بیشتری داشته و حاکی از شکلگیری الگوی تلفیقی خطی_میان افزای پراکندهرویی دارد. در بازه 95-1385 نیز الگوی توسعه به صورت میان افزا شکل گرفته است. گفتنی است که در بررسی جداگانه سکونتگاههای شهری و روستایی شهر_منطقه مطالعاتی، نتایج متفاوتی در اراضی شهری مشاهده شد.