Pizhūhish/Nāmah-i Tafsīr va Zabān-i Qurān (Apr 2016)
مظاهر اخلاقی بودن زبان تخاطب در قرآن
Abstract
یکی از مبانی خاص تفسیر اخلاقی، اخلاقیبودن محتوای مفاهیم قرآنی و زبان تخاطب در قرآن است؛ چنانکه میتوان محتوای قرآن را از جهات گوناگون از جمله انطباق آموزهها و مفاهیم قرآنی با فطرت انسان، اهداف تربیتی و اخلاقی رسالت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوالهوسلم) و نزول قرآن و وجود آیات صریح در رعایت موازین اخلاقی، محتوایی اخلاقی برشمرد. از اینرو، قرآن کریم افزون بر اشتمال بر محتوای اخلاقی، در مقام بیان و انتقال این مفاهیم ابزارهای اخلاقی نیز استخدام کردهاست. التزام قرآن به رعایت زبان اخلاقی در همۀ سطوح کلام و در جایگاهها و مظاهر گوناگون، قابل ملاحظه است؛ چنانکه واژگان، تعابیر و جملات مورد استفادۀ خود را از میان انبوه گزینههای ممکن انتخاب کرده و در هر مورد، از نظر اخلاقی، بهترین گزینش را داشته است: وقتی تصریح به مطلبی را خلاف دأب اخلاقی ملاحظه کرده، به کنایه سخن گفته است. گاهی نیز با ایجاد تغییر در ساختار نحوی جملات، انسجام اخلاقی قرآن را حفظ کرده است. در این نوشتار همچنین از طرق گوناگون به نقدهایی پاسخ داده شدهاست که استعمال برخی واژگان یا تعابیر قرآنی را صراحتاً یا تلویحاً مغایر ادب و خروج از دایرۀ اخلاقی برشمردهاند؛ طرقی مانند: ارجاع به معنای واژه در عصر نزول، کنایینشاندادن برخی عبارات، تفکیک معنای لغوی و معنای اصطلاحی و توجه به ساختار نحوی عبارات. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که عناصر زبانی قرآن مجموعاً در جهت اهداف تربیتی و اخلاقی آن بهگزینی شدهاند تا در تعامل این کتاب الهی با مخاطبان هرگز از حریم اصول اخلاقی خارج نشود.