Journal of Philosophical Investigations (Feb 2016)
Place Goes Wrong in Treating Mind-brain Relationship Clarifying why identity theory is neither reasonable nor a mere scientific problem in disguise
Abstract
پِلِیس بر این باور است که مسائل فلسفی مرتبط با ماهیتِ نسبتِ میان ذهن و مغز، در نهایت بهنفعِ مادیگرایی -خصوصاً نظریه اینهمانیِ نوعی- کنار گذاشته یا منحل خواهند شد. او این مدعا را فرضیهای علمی و مستدل میداند. من در این مقاله نشان خواهم داد که ماجرا بهگونهای نیست که او میپندارد. اگر چه این متن، سراسر، حاوی جزئیات فراوانی در باب موضع پِلِیس است ولی به منظور فراهم آوردن بستری برای نقد، در ابتدا، رویکرد او به مسئله مد نظر را اجمالاً توضیح خواهم داد. سپس، موضع او را به چهار تز فروکاسته و نشان خواهم داد که مدعای اصلی نظریه اینهمانیِ نوعی، علاوه بر آن که مستدل نیست بلکه حتی مسئلهای صرفاً متعلق به علوم تجربی نیز به شمار نمیآید. من بر این باورم که نظریه اینهمانیِ نوعی، حداکثر، باید به منزله فرضیهای تلقی شود که اگر چه به طور تقریبی ناظر به کارکردِ نسبتِ میان ذهن و مغز است ولی هیچ چیزی را درباره ماهیتِ واقعیِ این نسبت نمایان نمیسازد.