هنر و تمدن شرق (Aug 2018)
«سرزندگی فضاهای جمعی، مدیون کارکرد تجاری»* نمونه موردی شهرهای مراکش و مکناس
Abstract
فضای جمعی جایی برای تفریح و گذران اوقات فراغت، قابل دسترس برای همه مردم در همه ساعات شبانهروز و محل برقراری تعاملات اجتماعی است و فضای شهری سرزنده فضایی است که تعداد قابل توجهی از افراد در بیشتر ساعات شبانهروز در آن حضور دارند؛ یعنی فضا باید به گونهای باشد که مردم از روی اختیار به آنجا آمده، در آن فضا بمانند، اوقات فراغت خود را در آنجا سپری کرده و با دیگران تعاملات اجتماعی برقرار کنند. فضای جمعی در شهرهای مغربی، متفاوت از فضاهای جمعی اروپایی، شباهتهایی به بازارهای خیابانی شهرهای ایرانی دارد. با انجام مطالعات میدانی در مورد فضاهای جمعی شهرهای مغرب، پرسشهایی مطرح میشود: رونق فضاهای جمعی مغرب وابسته به چیست؟ اهمیت فضای جمعی وابسته به عوامل کالبدی -زیبایی ظاهری، سهولت دسترسی و میزان گشودگی عرصه- است و یا فعالیتهایی که در آن انجام میشود؟ آیا حذف کارکرد تجاری از فضاهای جمعی مغربی، منجر به مرگ آن فضاها میشود؟ پژوهش پیش رو -محصول مشاهده و تحلیل بر اساس مشاهدات میدانی- به این امر خواهد پرداخت که واحدهای تجاری نقش عمدهای در تعریف فضاهای جمعی شهر و سرزندگی آنها دارد؛ به نظر میرسد شکل زندگی اجتماعی مغربیها تأثیر عمدهای در تعریف فضاهای شهری و از جمله فضای جمعی دارد. علیرغم حضور تعداد زیادی گردشگر –به ویژه اروپاییها- در کشور مغرب، بومیان به حفظ ارزشهای گذشته خود پایبند بوده و فضاهای جمعی آنها همچنان ساختار سنتی خود را حفظ کرده است. آنچه از مشاهده چند نمونه فضای جمعی حاصل شد این است که رونق، موفقیت و سرزندگی فضاهای جمعی در کشور مغرب عمدتاً وابسته به فعالیت (تجاری) بوده و نه کالبد. اختلاط کاربریها در فضای شهری امکان حضور فعالیتهای گسترده و همزمان را فراهم آورده و افراد بیشتری به آن فضاها جذب میشوند. حضور جمعیت فعال در یک فضا از یکسو به تقویت حس امنیت منجر شده، از سوی دیگر در طول زمان آن را به مکانی دارای اصالت و هویت بدل کرده و مردم به آن حس تعلق بیشتری خواهند داشت. این امر در نهایت به سرزندگی فضای جمعی و رونق هر چه بیشتر آن میانجامد. توجه به نحوه شکلگیری و فعالیت فضاهای جمعی در بافت تاریخی شهرهای مغرب حائز اهمیت بوده؛ چرا که الگویی برای باززندهسازی نمونههای موجود و نیز طراحی و ساخت نمونههای معاصر شهرهای آن بوم و حتی بافتهای تاریخی مشابه همچون ایران است. شناخت و بهرهگیری از الگوهای بومی موجود در بازتولید عرصههای جمعی سرزنده و حفظ هویت شهرها، ضرورت پرداختن به پژوهش حاضر را توجیه میکند.
Keywords