Journal of Philosophical Investigations (Jan 2019)
مفهوم و استعاره نزد دریدا
Abstract
در این مقاله تفسیر و خوانشی از متن مهم دریدا دربارهی استعاره با عنوان «اسطوره شناسی سفید: استعاره در متن فلسفه» ارائه شده است. دریدا در این متن به مواجههی فلسفه با استعاره به منزلهی امری بیرونی نسبت به خود پرداخته و نتیجه گرفته است که فلسفه گرایش به درونی سازی هر امر بیرونی دارد. فلسفه با امر استعاری به عنوان چیزی برخورد کرده که باید بر آن تسلط پیدا کند. نتیجه این است که، وقتی در خود فلسفه استعاره را جستجو میکنیم، نه با خودِ استعاره، که با مفهوم استعاره مواجه میشویم. استعاره در متن فلسفه، استعارهی فلسفی است. در نهایت دریدا از استعارهی استعاره، حرکت بی پایان استعاره، و استعارهی نامحدود به عنوان حقیقت استعاره سخن میگوید. دریدا در «اسطورهشناسی سفید: استعاره در متن فلسفه»، مقاله ای مستقل که در کتاب حواشی فلسفه منتشر شده است، به جایگاه ریشهای استعاره در متون فلسفی میپردازد و بنابراین نسبتی اساسی را میان مفهوم به عنوان ابزار فلسفه و استعاره که ابزار ادبیات تلقی میشود برقرار میسازد. فلسفه با امر استعاری به عنوان چیزی برخورد کرده که باید بر آن تسلط پیدا کند. نتیجه این است که، وقتی در خود فلسفه استعاره را جستجو میکنیم، نه با خودِ استعاره، که با مفهوم استعاره مواجه میشویم. استعاره در متن فلسفه، استعارهی فلسفی است. از نظر دریدا، استعاره، در تمام خصایص ذاتیاش، یک واژهی فلسفی کلاسیک، یک مفهوم متافیزیکی، باقی میماند.
Keywords