زن در توسعه و سیاست (Nov 2006)
رابطه ساخت قدرت در خانواده و مشارکت اجتماعی
Abstract
در این مقاله رابطه بین ساخت قدرت در خانواده و مشارکت اجتماعی افراد در بزرگسالی در میان نمونهای391 نفری از افراد بالای 25 سال ساکن تهران بر اساس روش پیمایش مورد تحلیل قرار گرفته است. هدف اصلی این مطالعه بررسی این مساله است که چگونه افراد از طریق فرایند جامعهپذیری تبدیل به افراد بزرگسالی میشوند که مشارکت اجتماعی آنها میتواند به استمرار، اصلاح، تقویت و یا تغییر شکل جامعه مدنی کمک کند. رویکرد نظری پژوهش رویکرد تکوینی است که بر اساس آن شکلگیری مشارکت اجتماعی و تقویت جامعه مدنی متأثر از زمینههای تکوینی افراد است، جامعه مدنی توسط افرادی که در حال شکلدادن به هویتهای مدنی خود هستند، ساخته میشود. متغیر ساخت قدرت در خانواده در قالب ساخت قدرت یک جانبه پدرمحور، یک جانبه مادرمحور، متقارن نسبی و متقارن همه جانبه که نشانگر طیفی است که در یک سوی آن استبداد و در طرف دیگر آن دمکراسی قرار دارد اندازهگیری شد. متغیر وابسته در قالب یک طبقهبندی سهگانه از مشارکت یعنی مشارکت با برد محدود، مشارکت با برد متوسط و مشارکت با برد گسترده مورد سنجش قرار گرفت. استنباط آماری از دادهها نشان میدهد خانواده نقش مهمی در ایجاد روحیه مشارکت جویی در افراد دارد. هر اندازه ساخت قدرت در خانواده برابرتر و مبتنی بر تصمیمگیریهای مشارکتی باشد فرزندان در بزرگسالی به سمت مشارکتهای با برد گسترده و با شعاع عمل بیشتر مانند عضویت در احزاب، تشکلها و... گرایش پیدا میکنند. بنابراین به جهت اهمیت جایگاه خانواده در ایران ایجاد زمینههای رشد و تقویت خانواده دمکراتیک جهت ایجاد شهروندانی دمکرات و مشارکت جو بسیار ضروری و حائز اهمیت است. به نظر میرسد برنامهریزی منسجم در این زمینه نتایج ماندگارتر و نهادینهتری نسبت به اتخاذ رویکردهای بالا به پایین (دمکراسی از بالا) در جامعه ایران داشته باشد.