پژوهش های علوم و فناوری چوب و جنگل (Feb 2021)
تغییرات ساختاری جنگلهای آمیخته دستکاشت پس از رهاسازی مدیریت جنگل
Abstract
سابقه و هدف: ساختار توده عاملی کلیدی در رشد، عملکرد و چگونگی تغییر و تحولات در جنگل است و ارزیابی ساختار جنگلهای دستکاشت میتواند نقش مهمی در بهبود جنگلکاریها و اجرای به موقع تیمارهای جنگلشناسی در هر توده ایفا نماید. این پژوهش با هدف بررسی ویژگیهای ساختاری جنگلهای دستکاشت در پارک جنگلی صائب تبریزی شهر تبریز با گذشت 25 سال از کاشت و رهاسازی مدیریت آن انجام گرفت. مواد و روشها: در این بررسی پس از بررسیهای میدانی اولیه، سه قطعه یک هکتاری انتخاب و بر اساس شاخصهای کمی، ساختار هر قطعهنمونه بررسی شد. در هر قطعهنمونه، مشخصههای ساختاری توده (نوع گونه، قطر برابر سینه، ارتفاع درخت، ارتفاع و قطر تاج درختان) براساس برداشت کامل همه پایههای درختی و روش فاصلهای (مبتنی بر نزدیکترین همسایه) اندازهگیری شد. بهمنظور بررسی تراکم درختان از شاخص فاصله تا نزدیکترین همسایهها، برای بررسی تنوع الگوی مکانی از دو شاخص زاویه یکنواخت و کلارک و اوانز، برای بررسی آمیختگی گونهای از شاخص مینگلینگ، اختلاف ابعاد درختان از شاخصهای تمایز قطری و ارتفاعی درختان و برای محاسبه تنوع درختی از شاخص ترکیبی تنوع ساختاری بهره گرفته شد. یافتهها: براساس نتایج، بهطور متوسط تراکم درختان ۴۴۸ اصله در هکتار بهدست آمد. در قطعههای نمونه مورد بررسی میانگین قطر برابر سینه 9/12 سانتیمتر، میانگین ارتفاع درختان 1/5 متر و میانگین سطح مقطع برابر سینه 013/0 متر مربع در هکتار ثبت شد. بیشترین فراوانی در بین گونهها به ترتیب متعلق به گونههای کاج سیاه با 4/50 درصد و اقاقیا 4/32 درصد بود. نتایج نشان داد که میانگین فاصله تا نزدیکترین همسایهها 36/4 متر بود. نتایج حاصل از شاخص زاویه یکنواخت نشان از کپهای بودن و شاخص کلارک و اوانز نشاندهندهی الگوی منظم پراکنش مکانی درختان بود. براساس شاخص مینگلینگ، تودههای موردبررسی از آمیختگی به نسبت متوسطی برخوردارند. نتایج شاخصهای تمایز قطری و ارتفاعی درختان نشان داد اختلاف ابعاد درختان اندک بوده و سه قطعهنمونه همگن هستند. براساس شاخص ترکیبی تنوع ساختار، تنوع درختان در قطعههای نمونه موردبررسی کم بود. نتیجهگیری: در یک جمعبندی میتوان بیان کرد که گذشت نزدیک به سه دهه از کاشت درختان در این پارک، جوامع درختی همگن بودن ساختار خود را حفظ کردهاند و همچنین دارای آمیختگی متوسط هستند؛ بنابراین میتوان اظهار داشت که در منطقه پژوهش توسعه ساختار جنگل به کندی صورت میگیرد. توصیه میشود بهمنظور افزایش پایداری زیستی، با عملیات پرورشی جنگلشناسانه، درختان به سمت افزایش آمیختگی و ناهمگن کردن ساختار هدایت شوند. نتایج این تحقیق میتواند توجیهاتی عینی بر اهمیت ایجاد آگاهانه راهبردهای جنگلشناسی در جنگلکاریهای کشور بهعنوان حلقهای مفقوده در مدیریت جنگل کشور کمک کند.
Keywords