مبانی نظری هنرهای تجسمی (Dec 2021)
تحلیل صورتهای تخیّل در قالی سنگشکو موزه میهو با رویکرد به نظریه ژیلبر دوران
Abstract
ظرفیت قالی دستبافت بهعنوان برجستهترین هنر ملی و پیوست فرهنگی، چنان است که میتواند در بستر مطالعات بینارشتهای، حامل پیامها و ایجادکننده گفتمانهای متنوع در ارتباط با دانش و علوم پیرامون خود نظیر تخیل باشد. تخیل، منشأ و محوریترین عنصر در زایش آثار هنری و نگارههای محتوایی آنهاست. این پدیده یکی از منظومههای برجسته و دانشهای دیرین در مطالعات دانشمندانی همچون ژیلبر دوران است که با نام تخیلشناسی، مسیری بلند و مداوم را طی نمودهاست. نظریه تخیل او، نمودی برجسته از این جریان است که در پژوهش پیشِ رو، بهعنوان مبنای نظری در تحلیل ساختار و اجزای منظومههای روزانه و شبانه در قالی سنگشکو موزه میهو با هدف شناخت هرچه بهتر و بیشتر و سنجش این نظریه درارتباط با محتوای قالی یاد شده، انتخاب گردیدهاست. از این رهگذر، بخش نخست و زیرساخت مقاله، مربوط به نظریه تخیل و بخش دوم استوار کردن صورت و محتوای قالی مورد مطالعه بر این نظریه و تجزیه و تحلیل ساختار و نقوش همنشین است. براین اساس، پرسش اصلی مرتبط با موضوع حاضر این است که چگونه میتوان به کمک نظریه تخیل، تقابلهای دوگانه حاصل از ناخودآگاه طراح را بازخوانی و رمزگشایی کرد و قرائتی تازه از لایههای برون و درون نظام تصویری آن داشت؟ یافتههای تحقیق شامل: عنصر خیال، پشتوانه و بنمایههای اصلی و اولیه در طراحی و نقشپردازی است که دارای نمودهایی(تقابلهای دوگانه) است که در ناخودآگاه طراح است و او بر مبنای ساختارها و م
Keywords