Ta̓ammulāt-i Falsafī (May 2016)
بررسی انتقادی غایتگریزی دکارت در فیزیک
Abstract
با آنکه برخی دکارتپژوهان، ادعای صریح وی مبنی بر استنتاج فیزیک از متافیزیکش را اغراقآمیز (یا حتی گمراهکننده) میدانند، برخی دیگر از آنان، ادعای او را جدی (یا حتی تعیینکننده) میدانند. این مقاله با تکیه بر آراء گروه دوم، سعی دارد تا غایتگریزی دکارت در فیزیک را بر اساس مبانی متافیزیکیاش تبیین کند. مؤلفان پنج تبیین متفاوت را پیشنهاد میدهند. (1) غایتگریزی، اقتضای راهکار وی دربارۀ اعتبارِ معرفتیِ قضایایِ ناظر به شیء خارجی است؛ (2) در دیدگاه دکارت، فاهمۀمان نمیتواند حد احتمالی امور نامحدود را کشف کند و همین نیز مانع از پیگیری غایت شیء طبیعی بهنحو درخوری میشود؛ (3) بهعقیدۀ وی، برخلاف سنت ارسطویی، همیشه نمیتوان از کارکرد، غایت را نتیجه گرفت؛ (4) فرضِ غایتمندی شیء طبیعی، چه ناظر به «ما الیه الحرکه» باشد و چه ناظر به «ما لِاَجلِه الحرکه»، خواه آگاهانه باشد و خواه ناآگاهانه، یا با خودش ناسازگارست یا با مبانی متافیزیکی دکارت؛ (5) نقشِ خدایِ نافریبکار نزد دکارت، غایتگریزی وی را ایجاب میکند. در پایان نیز مؤلفان توضیح میدهند که به چه معنایی، دکارت، مبانی فیزیکش را از مبانی متافیزیکیاش استنتاج کرده است.