Quarterly Journal of Applied Theories of Economics (May 2020)
تأثیر سیاست آزادی تجاری دولت بر پیچیدگی اقتصادی کشورهای درحالتوسعه
Abstract
در ادبیات اقتصاد تجارت بینالملل، مفهوم رویکرد پیچیدگی اقتصادی اشاره به این معنا دارد که نوع محصولات و فناوری تولید شده در کشور، معرف میزان دانش مولد جامعه بوده و ظرفیت تولیدی تجاری محصولات نیز بستگی کامل به برخورداری کشورها از میزان انباشت دانش مولد نهفته در اقتصاد تولید دارد. در این راستا، اتخاذ سیاست آزاد سازی تجاری دولت تأثیر بسزایی بر ساختار کل اقتصاد و همچنین انتقال دانش و ایدهها دارد؛ بهطوریکه بنگاههای خارجی با استفاده از دانش سرریز شده به داخل، به نوآوری محصول دست میزنند که سبب میشود ارزشافزوده آنها نیز با رشد افزایشی همراه شود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر سیاست آزادی تجاری دولت بر پیچیدگی اقتصادی کشورهای درحالتوسعه عضو گروه دی هشت (D8)، طی دوره 2017-2002 با استفاده از روش اقتصادسنجی خودرگرسیونبرداری پانل دیتا (PVAR) است. نتایج آزمون عکسالعمل آنی نشان میدهد، در طول یک دوره 10 ساله، با بروز شوک مثبت از جانب متغیرهای آزادی تجاری، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص، پیچیدگی اقتصادی افزایش مییابد اما در بلندمدت اثر واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای ابتدا افزایشی است و پس از یک دوره کوتاهمدت تأثیر مثبت کاهشی را در پیش میگیرد. همچنین نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان میدهد، به ترتیب متغیرهای پیچیدگی اقتصادی، واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص، آزادی تجاری و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بیشترین تأثیر را بر پیچیدگی اقتصادی دارند.