پژوهشنامه فلسفه دین (May 2024)
بازخوانی مسئله شر و راهحلهای آن در اندیشه علامه طباطبایی (ره) بر اساس سه نظریه معرفة النفس، نظریه اعتباریات و نظریه هبوط
Abstract
مسئله شر نقضی بر منظومه علم مطلق، قدرت مطلق و خیرخواهی مطلق خداوند تلقی شده است. در این مسئله، چند نوع دفاع از وجود خداوند وجود دارد که مهمترین آنها عبارتاند از دفاع مبتنی بر موهوم یا عدمی انگاشتن شر، دفاع مبتنی بر حاصل جمع برتر خیرها، و دفاع مبتنی بر توجه به سایر صفات خداوند یا توجه به اختیار انسان. علامه طباطبائی پاسخی در باب شرور داده است که راهی چندجانبه را طی میکند. وی بر اساس فلسفه هبوط زمینی آدم و به دنبال آن همآغوشی آدمی با اعتباریات، از سویی، و ازخودبیگانگی آدمی، از سوی دیگر، تبیینی برای سختیها و شرور داده است. هبوط زمینی انسان، که ناشی از توجه به بدن زمینی به همراه غفلت از توجه به حضور خداوند است، معرفتی جدید و به دنبال خود عالَمی جدید برای انسان رقم میزند که همراه رنجها و سختیهاست. در این عالَم جدید، اعتبار از حقیقت و تشریع از تکوین جدا میگردد و همین بستری میشود تا شرور تکوینی نیز از شرور اعتباری و تشریعی منحاز شوند، به گونهای که گاهی یک شر تکوینی امری خیر اعتبار و تلقی شود. آدمی دردها و رنجهای تکوینی را میتواند وسیلهای جهت امتحان و توجه به حضور خداوند قرار دهد، و در این صورت دردها و رنجها نه تنها تسکین و معنا مییابند، بلکه ناپدید میشوند. شرور حقیقی یا اعتباری هم میتوانند بر اساس معنایی که پیدا میکنند در همین وضعیت دنیایی خود خیر تلقی شوند.
Keywords