معماری و شهرسازی ایران (Dec 2023)

بررسی الگوی انتخاب مسکن و محله در گروه‌های خاص شهر تهران؛ با مروری بر مدل‌های انتخاب مسکن

  • رضا اسدی,
  • آتوسا مدیری,
  • فرهاد حسینعلی,
  • علی اکبر قلی‌زاده

DOI
https://doi.org/10.30475/isau.2023.327472.1864
Journal volume & issue
Vol. 14, no. 2
pp. 285 – 299

Abstract

Read online

خانوارها با تغییر شرایط زندگی، نیازهای متفاوتی پیدا می‌کنند که پاسخگویی به آن‌ها ضرورت جابجایی در شهر را بوجود می‌آورد که شامل تغییر در واحد مسکونی و بافت اجتماعی- اقتصادی ساکنین پیرامونی است. در این مقاله شناسایی الگوی انتخاب مسکن و تمایز ترجیحات خانوارها برمبنای نظریه ادوار زندگی تبیین می‌شود که چرخه عمومی تحولات زندگی و نیازهای مسکن برای تمامی خانوارها را بیان می‌کند. در توسعه نظریه مذکور، هر خانوار شهری به دسته‌های متمایزی با ویژگی‌های اجتماعی- اقتصادی تقسیم می‌شود که این تمایزها منشأ انتخاب‌های گوناگون مسکن است. شناسایی اثرات و ارتباط میان ویژگی‌های اجتماعی- اقتصادی خانوارها و ویژگی‌ همسایه‌ها امکان تبیین گفتمان‌ها و جریان‌های اصلی شهر را فراهم می‌کند؛ مانند همگنی محلات و جدایی‌گزینی فضایی. در این مقاله به انتخاب مسکن گروه‌های خاص در شهر تهران با تاکید بر بافت اجتماعی- اقتصادی محله انتخابی آن‌ها پرداخته شده است. بنابراین گروه‌های خانوار هدف پژوهش مهاجران به شهر تهران، متولدین خارج از تهران، کارگران ساده، خانوارهای تک‌سرپرست، دارای معلول و اجاره‌نشین هستند. مدلسازی انتخاب مسکن بصورت انتخاب گسسته و با استفاده از روش «رگرسیونی چند متغیره کمی» انجام شده است که امکان تحلیل متغیرهای متعدد وابسته را ممکن می‌کند. داده‌های ورودی مدل از سرشماری عمومی نفوس ‌و مسکن سال 1390 شهر تهران و تسهیلات شهری تهران از طرح تفصیلی اخذ شده است. متغیرهای گروه واحد مسکونی شامل متراژ زیربنا و پایداری بنا است و متغیرهای گروه بافت اجتماعی- اقتصادی ساکنین شامل نرخ باسوادی در گروه زنان، نرخ اشتغال زنان، نرخ حضور ساکنین دارای تحصیلات عالی، سرانه وسیله نقلیه شخصی و نرخ حضور دانشجویان است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که متغیرهای گروه «واحد مسکونی» بیشترین نقش را در انتخاب مسکن ایفا می‌کند و از میان متغیرهای بافت اجتماعی- اقتصادی خانوارها، تمامی متغیرها ارتباط معناداری دارند که نشان از روایی مدل دارد و دو متغیر «سرانه اتومبیل شخصی خانوار» و «نرخ باسوادی زنان» بیشترین درصد تبیین در این گروه را ایفا می‌کنند. در گروه «واحد مسکونی» شانس انتخاب واحدهای مسکونی با متراژ زیربنای کمتر و بناهای ناپایدار در میان گروه‌های خاص بیشتر است و همچنین شانس انتخاب بافت اجتماعی- اقتصادی پایین‌ترِ ساکنین افزایش می‌یابد و تنها استثنای این روند، گروه هدف مهاجران 5 سال گذشته است. یافته‌های کلی پژوهش نشان می‌دهد که برای گروه‌های خاص انتخاب واحد مسکونی مناسب ارجح‌تر از محله است و تنها برای گروه مهاجران 5 سال گذشته است که انتخاب بافت اجتماعی- اقتصادی محله در اولویت قرار می‌گیرد.

Keywords