Pizhūhish/Nāmah-i Tafsīr va Zabān-i Qurān (Sep 2016)
بررسی نسبت مکتب ادبی امین الخولی با اندیشههای معتزله
Abstract
امینالخولی (1895- 1966م) با تأکید بر اولویت داشتن پژوهش ادبی در مطالعه قرآن، مکتب ادبی معاصری در تفسیر قرآن پایهریزی کرد که از سوی محققانی نظیر محمد احمد خلف الله، عایشه بنتالشاطی و نصر حامد ابوزید مورد استقبال قرار گرفت و امتداد یافت؛ اما بهرهگیری این جریان از بعضی آراء مفسران معتزلی مانند زمخشری و نیز تأکید بر اندیشه خلق قرآن سبب شد که برخی، آنها را متأثر از اندیشههای معتزله بدانند. در این مقاله، پس از معرفی مکتب ادبی در تفسیر، به معرفی الگوهای اثرگذار بر این جریان پرداخته و معلوم میگردد که نظریات مطرح شده از سوی این جریان، ارتباط روشن و مشخصی با اندیشههای معتزله ندارد. تنها مطلب قابل ذکر، تأکید ابوزید بر نظریه خلق قرآن است که آن نیز کاملاً بهصورت گزینشی و در راستای اثبات تاریخمندی قرآن مورد استفاده قرار گرفته است؛ بنابراین حتی نتیجهای که ابوزید از این نظریه گرفته به لحاظ مبنایی با معتزله متفاوت است.