منظر (Dec 2020)
قنات، ردّ حیات
Abstract
زندگی در دشتهای مرکزی ایران که در هزارۀ اخیر اغلب از کویرهای خشک با گرمای تابستانی زیاد تشکیل شده، فاقد توجیهات متعارف برای سکونت است. ندرت آب و اقلیم سخت برای مردمی که معیشت آنها وابسته به زمین است، جاذبهای برای ساخت شهر و روستا ندارد. اما شهرهای بزرگی همچون یزد، کاشان، سمنان، دامغان، بیرجند، زابل، بم و کرمان در اطراف کویرهای مرکزی ایران برپا شدهاند که صدها شهر کوچکتر و بسیار روستاهای وابسته را در اطراف خود دارند. پارهای از این آبادیها که بهدلایل امنیتی و تجاری بر سر راههای تاریخی پدید آمده بودند، نیز در گذر زمان و هزارۀ اخیر که اقلیم این منطقه به خشکی گرائید، جمعیت بیشتری گرفتند. درحالی که زندگی گذشتگان که بسیار وابستهتر از امروز به وضع طبیعت بود، مانعی برای کوچ و سکونت در مناطق برخوردار نداشت. مردمان این نواحی برای سازگاری با تغییر اقلیم و تداوم حیات خود به بهرهگیری از فنونی پرداختند که تدریجاً عنصر اصلی منظر زندگی آنان شد؛ قنات شاید، مهمترین آنها باشد.تاریخ قنات را به اساطیر ایرانی نسبت میدهند. قنات، فن انتقال آب زیرسطحی به سطح زمین بدون بهرهگیری از انرژی است. کورهای شیبدار میان مظهر قنات تا مخزن آب در زیرزمین حفر میشود و آب در شیب ملایم کوره به سمت بیرون جریان مییابد. شیب کمتر کوره نسبت به سطح زمین، در محل تقاطع آنها، مظهر قنات را پدید میآورد. فقدان آبهای جاری در اقلیم خشک، قنات را در اهمیت فوقالعادهای در جامعه قرار میدهد. همۀ حیات روستا و شهر به آن وابسته میشود. لذا مشاغل مرتبط با قنات، همچون مقنی و میراب از ارج و مقام بالای اجتماعی برخوردار میشوند. حفاظت آب و مسیر قنات، در زمرۀ قواعد اخلاقی قرار میگیرد که آلودهکردن یا آسیب آن گناه است. خدمات بهرهوری قنات همچون ایجاد روشنایی در مظهر و حوضچههای فرعی برای استفاده شستوشو سنت خیرین میشود. اسامی مرتبط با قنات همچون مقنیزاده و قنواتی به مثابۀ نمود شأن اجتماعی بر حرفهمندان وابسته گذارده میشود. فرهنگ احداث قنات، نماد عمل صالح و باقیات صالحات از سوی ثروتمندان و حاکمان رایج میشود.این همه سنتها و فرهنگهایی که در ارتباط با قنات پدید میآید، حاکی از وجود «بسته مفهومی» مرتبط با قنات در ذهن ایرانیان کویرنشین است. «مفهوم» قنات، همچون مخزن آن، سرشار از معناهایی است که در طول قرون در ارتباط با کارکرد و نقش حیاتی آن در زندگی اهالی مرکزی سرزمین ایران به وجود آمده؛ هریک از معناها در محیط بیرونی ذیل صورتی انعکاسیافته که امروزه «نمود» آن خوانده میشود.رشتهچاههایی که به کوره قنات میرسند تا خاک کوره را در زمان حفاری تخلیه کنند و هوا را به مقنی کوره برسانند، مهمترین نمود «مفهوم» پیچیده قنات است. حلقههایی ساختهشده از خاک کوره که گرداگرد دهانۀ چاه ریخته شده تا هم از ورود آبهای سطحی به قنات و تخریب آن جلوگیری کند و هم نشانه خطر باشد برای جلوگیری از سقوط به درون چاه. تصویر رشتهچاههای قنات عنصر جدانشدنی از مفهوم حیات در فلات مرکزی ایران است. صورت بدیعی در کویر که همچون «ردّ حیات» از تکاپوی انسانها در طول قرنها برای بقا حکایت میکند. عکس روی جلد اثر مرحوم «گئورگ گرستر» است که در سال 1355 (1976م.) بر فراز قناتهای یزد عکاسی شده است. وی در شرح عکس خود نوشته است: «درحالیکه بر فراز ایران سفر میکردم، به این فکر بودم که مناظر فرهنگی و طبیعی سرزمین پارس با بیابانهای نمکی و باغهای بهشتیاش برای تماشا از آسمان آفریده شدهاند. آبادیهایش با قناتها و آبراههای زیرزمینیاش مثال بارز معماری بدون معمار هستند». این عکس بازنمایی مداخلۀ آهنگین پیشینیان ماست در دل صحرایی که به ظاهر خالی است. اما ردّ حیات از غوغایی که در زیر زمین نهفته حکایت میکند. این عکس به لطف فرزند ایشان خانم Anya v. Schweinitz-Calonder که مدیریت مؤسسه Georg Gerster Air Photography را برعهده دارد به پاس علاقۀ پدر ایشان به سرزمین ایران برای چاپ در اختیار مجلۀ منظر قرار گرفته است. از ایشان سپاسگزاریم.
Keywords