Journal of Philosophical Investigations (May 2018)
مفهوم «علاقه»: کانت و آدورنو
Abstract
کانت دقیقه اولِ تحلیل امر زیبا در جزء اول کتابش را به بررسی حکم ذوقی از وجهه نظر کیفیت اختصاص میدهد و میگوید انسان برای آنکه چیزی را زیبا بنامد باید حکم کند که آن شئ متعلق رضایت یا عدم رضایتِ بیطرفانه است. این «بیعلاقگی1»، «بیطرفانه» یا «بیغرض» بودنِ حکم ذوقی، از سویی به دلیل اهمیتش و از سوی دیگر به دلیل ابهام آن، مورد توجه بسیاری از کسانی که بر روی زیباییشناسی ِکانت مطالعه کردهاند قرار گرفته است. یکی از این افراد تئودور آدورنو است. در این نوشته سعی بر آن است که به بخش اول تحلیل کانت از امر زیبا در کتاب اول نقد قوه حکم2 نگاهِ نزدیکتر و تا حد امکان دقیقتری بیاندازیم و در خلال آن به بعضی از مباحثاتی که در پی آن شکل گرفته است بپردازیم و به نقدهایی که گاهاً از سوی منتقدین وارد شده است پاسخ دهیم. همچنین در دو بخش، آراء آدورنو در زمینه «بیعلاقگیِ» حکم ذوقی و نتایج این رویکرد به زیبایی و هنر را بررسی خواهیم کرد؛ اینکه چگونه آدورنو بر مبنای فلسفه خود در ارتباط با هنر و زیبایی و با بهرهگیری از تفکر دیالکتیکیِ خود نوعی تغییر زاویه دید را در این مسئله به وجود میآورد و سپس به نظریهپردازی درباره آن اهتمام میکند. در پایان تلاش خواهیم کرد به تعدادی از مسائلی که مطرح شده است با توجه به بخشهای دیگر نقد قوه حکم پاسخ گوییم تا در پرتو آنها نگاهی روشنتر نسبت به موضع کانت بدست آوریم.