هنر و تمدن شرق (Mar 2017)
منظر پسااستعماری؟ ارزیابی عوامل مؤثر بر الگوی منظر کسبوکار بومی مراکش؛ مطالعه نمونه : میدان جماعالفناء
Abstract
منظر کسبوکار بومی مراکش شامل عرصهای از منظر است که بیشترین نمود فعالیتهای اجتماعی روزمره مردم این سرزمین را در خود دارد. منظر کسبوکار به دلیل همین روزمرگی، بیشترین نزدیکی را به فرهنگ بومی دارا بوده و در عین حال تابع متغیرهای گوناگونی است که موجب تمایز این منظر در مقیاس درونفرهنگی میشود. این نوشتار با هدف شناخت بخشی از فرهنگ بومی سرزمین مراکش، در جستجوی مهمترین عوامل تأثیرگذار در شکلگیری الگوی کنونی منظر کسبوکار بومی مراکش است. این فرایند در دو بخش مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانهای صورت گرفتهاست. مرحله نخست به کشف مسئله و مرحله دوم به حل آن اختصاص دارد. در بخش میدانی با بررسی مدینههای مراکش بهعنوان مکان بروز منظر کسبوکار بومی، دو میدان الهدیم مکناس و جماعالفناء مراکش بهعنوان دو نمونه شاخص کانونیِ این منظر انتخاب شدهاست. با مقایسه این دو، فرضیه تأثیر گردشگری بهعنوان یک متغیر اصلی در الگوی منظر کسبوکار مدینه مطرح میشود. در این بخش وضع منظر میدان جماعالفناء بهعنوان شاهد فرض معرفی میشود. این فرضیه در بخش دوم به چالش کشیده میشود.در بخش مطالعات کتابخانهای، با رویکرد بررسی تاریخیِ شکلگیری منظر کسبوکار جماعالفناء، دو دوره گذار تاریخی شناسایی شده که دوره نخست به حفاظت کالبدی منظر میدان و دوره دوم به حفاظت فرهنگ شفاهی (مشخصاً کسبوکار بومی و تاریخی میدان) منجر شدهاست. در هر دو دوران نقش عوامل خارجی بسیار شاخص است. در نهایت با رد نسبی فرضیه، ثابت میشود که دوام منظرین میدان هرچند به عوامل «بیگانه» وابسته بوده؛ اما این بیگانه، نه گردشگر بلکه مقیم مراکش بودهاست. بهعنوان نتیجه، مقاله این نظریه را مطرح میکند که منظر کسبوکار میدان جماعالفناء، نه منظر گردشگری بلکه منظری با ظاهر پسااستعماری، اما عمیقاً استعمارزده است؛ زیرا خودآگاهیِ بومی در به وجود آمدن آن نقش چندانی نداشتهاست.