مجله پژوهش در علوم توانبخشی (Feb 2012)
تأثیر الگوی اصلاح شده حرکتدرمانی با محدودیت اجباری بر کارکرد دستی کودکان دچار فلج مغزی نیمه بدن بر مبنای سطوح International classification of functioning (ICF)
Abstract
مقدمه: از ديدگاه طبقهبندي بينالمللي کارکرد، ناتواني و سلامت (International classification of functioning, disability and health یا ICF)، فلج مغزي با نقصهاي ساختار و کارکرد بدني، محدوديت قابل توجه در فعاليتها و مشارکت در نقشهاي اجتماعي همراه است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش اصلاح شده حرکتدرمانی با محدودیت اجباری بر اساس سطوح ICF بوده است. مواد و روشها: این پژوهش با طرح کارآزمایی کنترل شده تصادفی (یکسو کور و طرح دو عاملی)، بر روی 28 شرکت کننده که بر اساس ملاکهای ورود و کنارگذاری در دو گروه حرکتدرمانی با محدودیت اجباری و گروه شاهد قرار گرفتند، انجام شد. مداخله در گروه حرکتدرمانی با محدودیت اجباری به صورت 6 ساعت در روز، در طی 10 روز انجام شد. گروه شاهد از درمان رایج کاردرمانی استفاده میکردند. به منظور مقایسه بین دو گروه از آزمون Independent-samples t test برای اختلاف نمرات و برای بررسی تأثیر هر روش از آزمون Paired-samples t test استفاده شد. یافتهها: بر اساس سطوح ICF در سطح ساختار و کارکرد بدنی در متغیرهای تون عضلانی شانه، دامنه حرکتی غیر فعالانه مچ دست و ساعد بین دو گروه اختلاف معنیداری دیده شد (05/0 > P). همچنین در سطوح فعالیت و مشارکت نیز تفاوتهایی در متغیرهای چیرهدستی، هماهنگی دوطرفه، هماهنگی اندام فوقانی و ادراک والدین (فراوانی و کیفیت) دیده شد. نتیجه گیری: از يافتههاي پژوهش حاضر ميتوان نتيجهگيري نمود كه حرکتدرمانی با محدودیت اجباری نسبت به سطح كاركرد و ساختار بدني بر سطوح فعاليت و مشاركت تأثير مطلوبتري داشته است. اين موضوع ممكن است به عواملي نظير تكليف مدار بودن روش، طول دوره و انگيزش مرتبط باشد. اين مسأله حاكي از آن است كه حرکتدرمانی با محدودیت اجباری در مقايسه با برخي روشها ( روشهاي فرايند مدار) تأثير بهنگامتري بر عملكرد روزمره و كيفيت زندگي كودكان به جاي میگذارد. کلید واژهها: حرکتدرمانی با محدودیت اجباری، فلج مغزی، کارکرد دستي