مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (Sep 2010)
بررسی سیمای عجوزه در ادب فارسی
Abstract
در گستره ادبیات فارسی، زن با چهره هایی گوناگون چون معشوق، همسر، مادر، دختر، کنیز، و پیرزن (عجوزه) حضور دارد، اما در بسیاری از موارد، این چهره رنگی منفی گرفته و به صورت عامل مکر و فریب، فتنه اجتماع، و ابزار دست مردان روزگار نمایان شده است.این پژوهش، که به صورت توصیفی و کتابخانه ای انجام شده، در پی آن است تا با نشان دادن نقش های گوناگون پیرزنان، هم چون عارف، متوکل، شجاع، مبارز، نابخرد، داستان گو، محتاله، دلاله، و جادوگر، در لابه لای متون ادب فارسی، همانندسازی دنیا به عجوزه هزارداماد را توجیه کند.
Keywords