Pizhūhish/hā-yi Falsafī- Kalāmī (May 2015)
بررسی و ارزیابی دیدگاه شلایرماخر در باب ماهیت تجربه و معرفت عرفانی
Abstract
شلایرماخر مؤسس جریانی است که تجربه عرفانی را از سنخ عواطف و احساسات میشمرند. وی البته اینگونه تجارب را خالی از هر گونه حیث معرفتی نمیداند و با تفکیک میان دو نوع از احساسات و دو نوع از آگاهی، تجربه عرفانی را از سنخ احساساتی میداند که واجد نوعی آگاهی مستقیم و مباشر است که در آن، فاصله میان مدرِک و مدرَک برداشته میشود. وی در توضیح این احساس و آگاهی خاص، که ماهیت تجربه و معرفت عرفانی را تشکیل میدهند، از مفهوم «وابستگی مطلق» استفاده میکند. وابستگی مطلق رابطهای یکسویه است که در آن انسان هیچ آزادی و اختیاری از خود ندارد. این احساس، مفهوم خدا و جهان و انسان را نیز رقم میزند. انسان و جهان به عنوان وابسته مطلق و خداوند به عنوان طرف این وابستگی (غنی مطلق). نقدهای متعددی بر این دیدگاه وارد است؛ از جمله تشکیک در امکانِ تحقق آگاهی غیرمفهومی، تشکیک در امکان تحقق آگاهی غیرالتفاتی، ابهام در وجود و چگونگی عواطف مشتمل بر شناخت و ... که در انتهای مقاله به آنها میپردازیم.
Keywords