نقد تحلیل و زیبایی شناسی متون (Dec 2021)

بررسی خودشیفتگی و فرافکنی در حکایت نخچیران و شیر مثنوی معنوی

  • محمد کریمی,
  • بدریه قوامی

DOI
https://doi.org/10.52547/qap.32680.4.4.96
Journal volume & issue
Vol. 4, no. 4
pp. 96 – 113

Abstract

Read online

واژۀ نارسیسم را در معنی خودشیفتگی اولین بار فروید به­کار برد. البتّه دیگران، قبل از فروید، آن را در معنی خودپرستی و تحقیر کننده، برای توصیف نگرش روانی در روان‌شناسی بالینی مطرح کرده­اند. این اختلال شخصیت در بسیاری از موارد منجر به فرافکنی می­شود. فرافکنی یکی از مکانیزم­های روان­شناسی است که از طریق آن می­توان به ضمیر و درون انسان­ها پی برد و شناخت نسبی از شخصیت آن­ها به دست آورد. مولانا جلال­الدین محمد بلخی در آثار خود به ویژه در مثنوی معنوی به جنبۀ روان­شناختی رفتار انسان توجّه کرده­است. در این مقاله برآنیم، خودشیفتگی و فرافکنی را به عنوان یکی از مفاهیم نوین روان­شناسی، در حکایت نخچیران و شیر مثنوی معنوی، با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه­ای، مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. یافته­ها نشان می­دهد که اختلال خودشیفتگی و غرور در روان ماست و موجب ندیدن حقایق و هلاکت می­شود. مولانا، شخصیت خودشیفته را، مشکل کلّی بشریت می­داند و راه مداوای آن را خودشناسی و صیقل روح. در حکایت مورد بحث، شیر با خویشتن خود دیدار می­کند و به حقیقت خود می­رسد. درواقع، خرگوش شیر را نکشت، خشم و خود­شیفتگی شیر و عدم توکّل او به خداوند، موجب غفلت و در نهایت هلاکش شد. مسالۀ دیدار در زبان مولانا، گاه با تعابیر و نشانه­هایی همچون: آب، چشمه، جویبار، چهره، عکس خود را در آب دیدن و ... بیان می­شود که افسانۀ نارسیس را در عالم اسطوره تداعی می­کند.

Keywords