نقد تحلیل و زیبایی شناسی متون (Dec 2021)
بررسی خودشیفتگی و فرافکنی در حکایت نخچیران و شیر مثنوی معنوی
Abstract
واژۀ نارسیسم را در معنی خودشیفتگی اولین بار فروید بهکار برد. البتّه دیگران، قبل از فروید، آن را در معنی خودپرستی و تحقیر کننده، برای توصیف نگرش روانی در روانشناسی بالینی مطرح کردهاند. این اختلال شخصیت در بسیاری از موارد منجر به فرافکنی میشود. فرافکنی یکی از مکانیزمهای روانشناسی است که از طریق آن میتوان به ضمیر و درون انسانها پی برد و شناخت نسبی از شخصیت آنها به دست آورد. مولانا جلالالدین محمد بلخی در آثار خود به ویژه در مثنوی معنوی به جنبۀ روانشناختی رفتار انسان توجّه کردهاست. در این مقاله برآنیم، خودشیفتگی و فرافکنی را به عنوان یکی از مفاهیم نوین روانشناسی، در حکایت نخچیران و شیر مثنوی معنوی، با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. یافتهها نشان میدهد که اختلال خودشیفتگی و غرور در روان ماست و موجب ندیدن حقایق و هلاکت میشود. مولانا، شخصیت خودشیفته را، مشکل کلّی بشریت میداند و راه مداوای آن را خودشناسی و صیقل روح. در حکایت مورد بحث، شیر با خویشتن خود دیدار میکند و به حقیقت خود میرسد. درواقع، خرگوش شیر را نکشت، خشم و خودشیفتگی شیر و عدم توکّل او به خداوند، موجب غفلت و در نهایت هلاکش شد. مسالۀ دیدار در زبان مولانا، گاه با تعابیر و نشانههایی همچون: آب، چشمه، جویبار، چهره، عکس خود را در آب دیدن و ... بیان میشود که افسانۀ نارسیس را در عالم اسطوره تداعی میکند.
Keywords